۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

بتکار جدید در دانشگاه کابل

نویسنده: محمدعلی نظری دانشجوی مالستانی در دانشگاه کابل

هرسال شهرداری کابل و ریاست محافظت از محیط زیست با روی دست گرفتن تدابیری در تلاش اند تا از آلوده گی محیط زیست در شهر پرجمعیت کابل جلوگیری کنند،شورای وزیران نیز در صدد بر آمدند تا در راستای سالم سازی محیط شهر کابل کاری کرده باشند بنابرآن خواستارشدند تاعلاوه بر روز های جمعه ، روز های پنجشنبه نیز ادارات دولتی و دانشگاه ها تعطیل باشند تا از ازدحام جلوگیری شود و در نتیجه سدی باشد سر راه آلوده گی هوا ؛این کار صورت پذیرفت .
شهرداری کابل نیز از سال گذشته تلاشهایی کرده تا پارک های سطح شهر را گل بکارد و نهال غرس نماید ،پیاده رو ها را سنگ فرش نماید و در کنار سرگ ها درخت بکارد تا با این کار توانسته باشد از گرد و خاک که جزء غذای مردم این شهر شده کاسته باشد،در مورد اینکه شهردار کابل با چه کیفیت کار کرده و یا اینکه بصورت کلی کارهایش با کیفیت احساس بیگانگی می کنند نمی پردازم.
از رسانه هابه وفور شنیده می شود که هر افغانی(افغانستانی) یک نهال برای خودش و نهالی هم برای افغانستان غرس کند ، با این کار می شود هم به زیبایی یک شهر افزود هم می شود محیط سالم برای زیستن به وجود آورد، این حق هر انسان است که در محیط سالم زندگی کند.
شهرداری کابل ، ریاست محیط زیست و شورای وزیران مسوولیت شان را تا حدی انجام داده اند اگر چه ناموفق ویا با موفقیت اندک ، امسال رییس دانشگاه کابل نیز در فصل بهار همت گمارده وبرای زیبایی محیط دانشگاه نهال هایی را غرس نموده است که از یک سو به زیبایی این محیط افزوده از سوی دیگر از لحاظ اقتصادی خیلی مفید واقع شده،این ابتکاری است بس قابل تحسین زیرا این درختانِ نوغرس شده به آب ضرورت ندارند ،آنان آهنین اند،آنان تنها زیبایی می آفرینند ،آنان نیاز به اصلاح شاخ ندارند زیرا آنانراشاخی در کار نیست ، آنان لوله های آهنین اند که برای نهال ها به عنوان بدیل توسط رییس دانشگاه کابل در نظرگرفته شده اند.
این لوله های آهنین محکوم به تحمل سنگینی لوح های آهنین چون خویشتن اند تا دانشجویان و استادان دانشگاه چهارچشمه نظاره گر لباسی باشند که در آن بالا لوح آهنین را در خود پیچیده است،روی این لباس نفیس که ممکن یادگار پرنیان باشد یا یادگار حله ابریشمی،متن درشتی را می بینیم (پامیرسیکلت)،چند عدد تصویر موتورسیکلت های پامیر را نیز شاهدیم که از نوع سواری وبارکش می باشند .
تبلیغات موتور سیکلت های باری پامیر در دانشگاه کابل می تواند جالب توجه باشد اگرچه تبلیغات موتورهای سواری نیز ارج بیشتر از نوع باری را ندارد.
دانشگاه کابل به عنوان معتبرترین مرجع علمی و اکادمیک در افغانستان تبدیل شده به یک بازار پر رونق کالای مصرفی چین زیرا هر روز هزاران دانشجو واستاد نظاره گر این لوحه ها است.
باید مدال افتخار به گردن چنین رییس دانشگاهی آویخت ، او حد اقل روحیه رقابت با دانشگاه های سایر کشورها را دارد،هر روز در دانشگاه های کشورهای دیگر نو آوری میشود و می توان گفت نوآوری ها میشود در افغانستان نو آوری نشده ،ابتکاری هم رخ نداده ،صد آفرین به رییس دانشگاه کابل که توانسته از خود ابتکار داشته باشد ، در مجاورت دانشکده شرعیات لوحه ی تبلیغاتی پامیرسیکلت قد بر افراشته است.
از روزی که این لوحه های رنگین را در جای جای دانشگاه کابل بیننده ام مرا این واهمه برداشته که گویا آمدن تبلیغات ساری تلسی در داخل دانشکده شرعیات ویا دانشکده ای دیگر نمی تواند از امکان به دور باشد زیرا در قرن بیست ویک علم بشر به حدی رسیده که همه چیز را ممکن کرده است.
شنیده می شود که ابتکار مشترک رییس دانشگاه کابل و رییس شرکت پامیرسیکلت خیلی می تواند مؤثر باشد زیرا آنان در هر دانشکده یک عراده موتور سیکلت برای شاگرد اول دانشکده به عنوان تهفه در نظر گرفته اند که اینها می توانند باعث شوند تا شاگردان انگیزه برای خواندن درس داشته باشند ، بله طرحی زیباست زیرا در این دانشگاه استادان نمی توانند به اندازه موتورسیکلت انگیزه آفرینی کنند ویا علم خود به اندازه موتور سیکلت پامیر ارزش داشته باشد.
این اهانتی است به مقام والای دانش وعلم واهانتی است به استادان دانشگاه ودانشجویان که ممکن بعضی از دانشجویان این اهانت را سزاوار باشند وحتا اگر بعضی استادان،ولی به یقین تمام دانشجویان واستادان ودانشگاه وعلم را چنین سزاواری نیست.
بله ،امروز ما به همه چیز از زاویه مالی و مادی می بینیم حتا به علم ، رفتن به دانشگاه و تحصیل دانش زمانی می تواند مفید واقع گردد که جایزه ای مانند موتورسیکلت پامیر را به دنبال داشته باشد در غیر این صورت دانش به خودی خود چیزی ندارد که به آموختنش بیارزد،اگر رییس دانشگاه کابل را چنین اندیشه ای باشد پس این مرکز را نام دیگری شایسته خواهد بود نه دانشگاه کابل (پوهنتون کابل).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر