۱۳۹۲ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

2013 غزنی خواب است و خیال

نویسنده: حیات الله مهریار 

اینکه غزنی در سال 2013 به عنوان مرکز تمدن فرهنگی جهان اسلام نامگذاری میگردد همه کم و بیش در جریان هستند و این را هم میدانند که حدود پنج سال قبل سازمان کشور های اسلامی مصمم شدند تا این لقب را برای غزنی بدهند. در واقع تصمیم بجا و قابل تامل بود. ما غزنوی ها هم بر خود می بالیم که مفتخر چنین لقب میگردیم. چون غزنی قدامت وقداست که دارد ارزش نامگذاری آنرا دارد و ما هم با پیشانی باز از مهمانان داخلی و خارجی پزیرایی خواهیم کرد. حالا اهدایی چنین افتخار به روز شماری رسیده است. ما هم برای برگزاری چنین جشنواره ای که در تاریخ افغانستان کم سابقه است لحظه شماری میکنیم. ولی حرف اینجاست؛ آیا میتوانیم آنچه را قول داده بودیم به آن وفا نمایم؟

جواب آن مشخص و قابل درک است که بلی و به جرات هم میتوانیم بگویم که بلی! وقتی شورایی وزیران لطف کردند میلیون ها دالر را از بودیجه دولت برای زیبایی شهر غزنه اختصاص دادند، دیگر جای حرفی باقی نمی ماند. همان پول های دالری بود که امروز غزنی شاهد مجلل ترین هوتل و میدان هوایی مدرن و مجهز، جاده ها منطبق با پلان شهری و پارک های تفریحی و از همه مهمتر ساختمان بزرگ مرکز ثقافت اسلامی ساخته شده و شهر غزنی را با آن شکوه وعزمت دوره غزنوی برده است. وقتی به آبدات تاریخی نگاهی بی اندازید می بینید که چقدر حساس و با ظرافت های خاصی مرمت کاری شده است. آنطرف مقبره سنایی را ببینید که اشعار عارفانه اش فضایی شهر را حالت معنوی بخشیده است. اگر به ارگ غزنوی ها نگاهی بی اندازید می بینید که فردوسی از شجاعت و فتوحات غزنویی ها اشعار را در بغل دیوار های منقش میکند. به پارک های تفریحی آن قدم بزنید و از هوای صاف و معطر اش نفس سر کشید آنگاه خواهی گفت که بند امیر را که پارک ملی است نمیتوان با آن مقایسه کرد. کوچه های کم عرض و خاکه اش را نمیتوان به شهرک خالید ابن ولید شهر مزار مقایسه کرد.

 از همه مهمتر مرکز ثقافت اسلامی که در سه طبقه اعمار گردیده است و گنبد زمردی اش در میان صد ها مسجد شهر خود نمایی میکند و آنرا نمیتوان با روضه شهر مزار مقایسه کرد. این همه دست آورد که ما مردم غزنی داریم آنرا تنها به خود مان نسبت نمی دهیم بلکه در این راستا باید از شخص جناب ریس صاحب جمهور که لطف کردند کمیته ای را در اعمار شهر غزنی ایجاد کرد و خصوصا از جناب مارشال صاحب که واقعا به گفته هایش عمل کرد و به عنوان رئیس این کمیسیون زحمات زیادی را متقبل گردید، تا نام خود را همراه با عروس شهر ها یعنی غزنی یکجا در صفحه زرین تاریخ به یادگار بگذارد. من به نیابت از مردم شهر غزنی از مسئولین که شبانه روز تلاش کردند نهایت تشکر و قدردانی میکنم. از همین رو از تمام همشریان عزیز میخواهم که بیایند از عروس شهرها یعنی شهر غزنی دیدن نمایند. باور داشته باشید وضعیت امنیتی که شما را نگران کرده است و رسانه ها آنرا وارونه جلوه میدهند قابل تشویش نیست. چون والی با درایت ما که در این راستا خیلی تلاش کرد که شهر را مجلل سازد و این همه کار های هم که صورت گرفته از تلاش او است، خودش به صراحت از طالبان خواسته بود که بر شهر غزنی دو راکت را پرتاب نمایند . ولی طالبان این کار را نکردند. در اینجا دو دلیل وجود داشت: اول اینکه امنیت شهر را به اثبات رساند که طالبان مانع برگزاری این جشنواره نمی شود و مردم با خیال راحت میتوانند در این جشنواره شرکت کنند. حتا که مردم هم بخواهند طالبان راکت را شلیک نمیکنند

دوم اینکه، طالبان هم پی برده اند که این کار برای تبلیغ اسلام میتواند در جهان مثمر واقع شود.
از سویی هم مسئله امنیت را ما بیشتر از نگرانی شما روی آن کار میکنیم، مگر نشنیدید که چند هفته قبل قرار شد که کمره های نظارتی در سرک های غزنی نصب گردد؟ آیا شما تا حال در پایتخت شاهد چنین رویدادی بوده اید؟ به صراحت میگویم که نه! پس از این بابت همه ما مطمئن هستیم که این کمره ها خاص برای امنیت شما نصب میگرددوقتی از لحاظ امنیتی مشکلی نداشته باشیم دیگر حرفی باقی نمیماند. اگر فکر میکنید که هوتل مجلل و امکانات مدرن وعصری وجود ندارد همه اینها یک خواب است وخیال، چون همه اینها را ما پنج سال قبل مد نظر گرفته بودیم و هوتل های را که شما میخواهید در دست ساخت است و تا آمدن شما حتما کار شان تکمیل میگردد. اینکه وزیر صاحب اطلاعات و فرهنگ فرمودند که هدف از جشنواره غزنی ساخت و ساز آن شهر نیست و آیسیسکو هر طور که باشد آنرا نامگذاری میکند و این جشنواره در وقت خود برگزار خواهدشد

من میگویم که از سخنان جناب وزیر صاحب سوی تعبیر ننماید. چون او میداند که در امر ساخت و ساز بنا ها و موزیم ها و سایر نیاز های که جشنواره بدان نیاز دارد و سازمان آیسیسکو هم از دولت افغانستان توقع داشت همه آن عملی شده و شاید هدف وزیر صاحب این بوده باشد که، اگر بگوید که شهر غزنی را عروس شهر ها ساخته ایم آنوقت همه مردم به دیدنش سرازیر میشوند. آنگاه از لحاظ امنیتی هم برای خود مردم وهم برای مهمانان خارجی که بیش از 50 کشور اشتراک خواهد کرد، سخت تمام خواهد شد. من باور دارم به مجرد که این جشنواره برگزار شود بعد از آن وزیر همین سخن را خواهد گفت که شهر غزنی عروس شهرهای افغانستان است. از آن به بعد هر کس علایق دیدار شهر را داشته باشد میتوانند سفر نمایند. این چنین سخنان را از لحاظ علم سیاست یک تاکتیک سیاسی میگوند!
بلی وقتی بیاید و از شهر عارفان سر بزنید آنگاه خواهی گفت که فرخی سیستانی بی خود این شعر را نگفته است:
شهر غزنین نه همانست که من دیدم پار/ چه فتاده‌ست که امسال دگرگون شده کار
نکته ای دیگری که میخواهم به آن اشاره نمایم در این است که، وکیلان ما در این راستا زیاد تلاش کرده اند و این همه دستاورد که مطابق به پلان پنج سال قبل طرح شده بود عملی گردیده است از دستاورد کلان آنها به حساب می آید. بی خود بعضی ها میگویند که دولت عمداً به حرف های آنها گوش نمی دهند و این کار را عمدا میخواهند سیاهی آنرا به نام نماینده گان غزنی حک نماید. چیزی که هیچگاه در ذهن آدم جای نمیگیرد. اگر کاری صورت نمی گرفت به راستی میتوان مهر تایید بر این مدعا کوبید، حال آنکه عکس آن از آب برآمده است.

مسئله مهم و اساسی دیگری که شما نگران آن هستید مربوط به برق میشود که تکنالوژی مورد نیاز امروزی است. این مسئله را هم ما فکر اش را کرده ایم. از اینکه در غزنی یکنوع فضای طالبانی حاکم است فقط در همین مورد نظریه طالبان را جناب وزیر صاحب انرژی و آب مهر تایید زده است. طالبان از امکانات عصری و مدرن چندان خوشبین نیستند و آنرا دست ساخت غیر مسلمان میداند و خصوصا برق که خود دست ساخته خارجی ها است! وزیر صاحب انرژی و آب هم به نظریه طالبان لبیک گفته و از رساندن برق به شهر غزنی خود داری کرد. برای تدابیر این کار تصمیم گرفته ایم که بیشتر به فرهنگ های بومی و محلی خود توجه نماییم. از جمله برای روشنی از چراغ های الیکین، موشک و... را مورد استفاده قرار بدهیم در آن صورت یک فضایی سنتی را به نمایش خواهد گذاشت حتما خارجی ها تحسین خواهند نمود. چون از یکطرف فرهنگ اصیل و بومی بودن مردم را نشان میدهد و از سوی هم آنان تصور میکنند که اینها اینقدر زحمت کشیده اند و فضای سنتی را آماده نموده اند.
برای سرگرمی و تفریح شما بازی های عنعنوی را به اجرا خواهیم گذاشت. چون فضا و امکانات ناچیزی در کار است. راستش خود ما نخواستیم که استدیوم ورزشی درست کند. ما به فرهنگ بومی ما ارج قایل هستیم. از همین رو به بازی های بومی مان که همانا سنگیرگ و تیرو کمان است و جای وسیع و مجلل را هم نیاز ندارد توجه کرده ایم. حالا با خیال راحت در روز جشنواره قدم رنجه بفرمایید و از شهر عارفان دیدن نماید تا باشد یک خاطره تلخ همانند شهر غزنی در صفحه روزگار شما نیز حک گردد تا بدانید که غزنی چی میکشد؟
.................................................

[1]  به نقل از سایت بی بی سی
[2]  سایت دویچه وله
[3] تلویزیون راه فردا
[4] سایت گنجور
[5]  خبر گزاری بخدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر