۱۳۹۱ تیر ۲۴, شنبه

الف) بازیهای بیرون ازخانه



وقتی به ادبیات شفاهی مردم هزاره توجه صورت گیرد، آنگه متوجه میشویم که چی نکته های ظریفی نهفته است و انسانرا بسوی خود می کشاند. بازی ها یکی از ژانرهای ادبیات شفاهی را تشکیل میدهند. در اینجا سعی نموده ام تا بازی های از یک نقطه کوچک سرزمین پهناور هزارستان را به تصویر بکشم. ادبیات شفاهی مردم مالستان، جایکه زاده و پرورده همان دیار هستم. ادبیات شفاهی مالستان که از همان گنجینه نهفته ادبیات شفاهی هزاره جات آب میخورد، مملو از عواطف و احساسات درونی وبیرونی آنها میباشد که به اشکال مختلف سرگرمی ها نقش بسته اند. بازی ها و سرگرمی ها که هر یک آن نقش بارز را در حیات اجتماعی این مردم داشته و دارند. بعنوان مثال کاکی پیرک و دیغونک که نقش هنر تیاتر را در میان مردم زنده نگهداشته است. اینکه مردم مالستان و در کل هزاره جات از چی زمانی به این هنر دست رسی داشته اند درخور توجه بوده و ایجاب تحقیق جداگانه را می نماید. بازی ها به سهم خود در ابعاد مختلف جامعه نقش خود را ایفا نموده است و اکثر این بازی ها، بومی ترین نقش سازندگی انسانها را به نمایش میگذارد که مردم مالستان نیز با همین بازی های بومی هنوز هم سرو کار دارند. بعنوان مثال از تیرو کمان بازی که ذهن آدمی را به دوران های اولیه میکشاند، میتوان یاد کرد. از سوی هم قواعد و قوانین که در این بازی ها وجود دارد چنان میرساند که این مردم از هوش وذکاوت قابل ملاحظه ای برخوردار میباشند که نباید انکار کرد. به همین منظور سعی بر آن شده که بازی های محلی همراه با قوانین آن بصورت مفصل به تحریر آورده شود.
الف) بازی های بیرون از خانه
1-
     قود بازی
قود بازی یکی از سرگرمی های است که مردم مالستان در اوقات فراغت از آن بازی می کنند. انواع قود بازی وجود دارد که در منطقه پهناور مالستان با اندک اختلاف در قواعد آن بازی میگردد.
2-
     کچیره
کچیره یک نوع از قود بازی بوده که در آن ابتدا زمین را به عمق 4-5 سانتی متر و قطر 3-4 سانتی متر حفر می کنند. مطابق قاعده بازی هرکس پول کچیره اش را که بنام سانقه یاد می شود از فاصله پنج متری به طرف چقوری (قود) پرتاب می کنند. هر کدام که نزدیکتر باشد به همان اساس نوبت اول دوم و...را می گیرند و به ترتیب قرار می گیرند. اما در جریان انداختن سانقه، سانقه ها به همدیگر تصادم کنند. همگی باید از نو بیندازند. نفر اول از هر شخص به مقدار معین پول آهنی جمع آوری می کند. بعداً از فاصله معین به طرف قود می اندازند. شخص نوبت دار ضمن اینکه باید از سر خط یعنی از فاصله تعین شده بیندازد تلاش می کند که تعداد بشتر پولها را داخل قود بیندازد. زیرا هر قدر که داخل قود جا بگیرد از آن خودش می شود. بعداً از پولهای که در دور و اطراف قود قرار میگیرند توسط باقی اعضا نشان داده می شود. شخص نوبت دار باید همان کچری یاپول را هدف قرار دهند که دیگران به او نشان میدهند. در صورت که سانقه با دیگر پول ها تصادم کند. منجر به تاوان اش شده و باید پول بپردازد. اگر پول نشان داده شده را بکشد آنگه نظر به قرارداد اول بازی؛ تنها همان پول را و یا همه پول ها را از آن خود میسازد. بازی به همین منوال به پیش می رود و ادامه پیدا می کند.
3-
     پندانه (سنگ چوقو)
نوع بازی دیگری است که بچه ها و دخترها بازی می نمایند و علاقمندی زیاد به آن دارند. بازی آن طوری است که پنج دانه ریگ را میگیرد و آنرا بالای پشت دست شان می اندازند، هر مقدار که باقی ماند آنرا دوباره به هوا پرتاب نموده و در کف دستش می گیرند. به همین قسم مراحل را باید طی نماید تا به آخر بازی برسند. که این مراحل عبارتند از: پخته کردن، یکک، دوکک، مود، شرنغی، قلا، کون مرغاک و غیره می باشد. درختم آن هرکسی مراحل را که نوبتی انجام می دهند طی نمود نفر بازنده را، همان سنگ ها را به پشت دستش گذاشته و نام می دهند، چکش، انبور و غیره میباشد.
  بعداً آنرا بالا انداخته هر کدام آنرا در کف دست گرفته نتوانست، همان ریگ را بالا می اندازد و به تعداد مشخص دست بازنده را می کَنَد.
4-
     کشت ماکان
این بازی میان بچه ها معمول بوده و روند بازی آن طوری است که به دو گروپ تقسیم می شوند وشکل مستطیل بزرگ که طول آن 20 مترو عرض آن حدودا 10 مترمی باشد در روی زمین هموار می کشند و آنرا به دو قسمت تقسیم میکنند. بچه ها به دو گروپ تقسیم میگردند و توپ خورد را انتخاب می نمایند. 

گروپ اول گروپ دوم را با توپ می زند و به هر کدام آن اصابت کرد از بازی بیرون می گردد. تا زمانی می توانند بزنند که توپ در خانه گروپ دوم بماند از آن به بعد نوبت گروپ دیگر می رسد. دراخیر هر کدام از اعضای گروپ باقی ماند(توپ به وی اصابت نکرد) برنده بازی اعلان می گردد. و شرط خاص ندارد.
 5-     چولدی[1]
چولدی یکی از بازیهای اند که در بین بچه ها و بعضا دختران رواج دارند. این بازی نیز در اوقات زمستان معمول است. شرایط آن طوری است که شکل بیضوی بزرگ را روی زمین می کشند و بعد داخل آنرا از خانه های دیگر که هرکدام نام دارد جدا می کنند که به ترتیب خانه اول، خانه دوم، سوم، دوزخ، چولدی، دمرس، بیرار دمرس، دیک و سرپوش دیگ نام دارند.
  
بعدا هر کدام بالنوبه سنگ کوچک بنام اَپّو یاد می گردد آنرا در خانه اول می اندازد و با یک پای خود آنرا بیرون می کند تا اینکه به خانه دمرس برسد. خانه دمرس فرصت است برای نفس تازه؛ که شخص میتواند در آن خانه هر دو پای خود را به زمین بگذارد. هرکدام نتوانست به نوبت خود اَپّو را از خانه ها بیرون کند و یا پایش بالای خط افتاد نوبت نفر دیگر میرسد. به همین قسم بازی ادامه پیدامی کند.
 6-     خانه شهید
 بازی خانه شهید در میان پسران از جایگاه خوبی برخوردار میباشد. این بازی بیشتر در فصل خزان بازی میگردد. در این بازی به تعداد افراد در یک ساحه نشیبی خانه های را به عمق 8 سانتی متر و قطر 8 سانتی متر بصورت دایروی حفر میکنند که در این میان یک خانه را دروسط به خانه شهید اختصاص میدهند. بعداً یکی از افراد به قید قرعه به فاصله سه یا چهار متر در قسمت بالای خانه ها قرار میگیرد و توپ خورد را بطرف خانه ها رها میکند. اگر در خانه خودش رفت نوبت به شخص دیگر میرسد و اگر بخانه خودش نرفت و به یکی از خانه های دیگر داخل شد، آنگاه همان شخص در پشت سر اش قرار میگیرد. توپ را دوباره رها میکند، اگر دوبار پی هم به خانه خودش رفت شخص دیگر بصورت قید قرع انتخاب میگردد. اگر باز هم به خانه خودش نرفت شخص ایستاد شده از گوش اش میگیرد. به همین ترتیب چشم و بینی را میگیرد. هر بار که در خانه خودش توپ فرو رفت یکی از اعضایش که گرفته شده است رها میگردد. اگر به خانه شهید داخل شد در آنصورت به فاصل ده متر که جای مشخص را قبلاً تعین میکنند میدوند و فرد که توپ را رها میکند با توپ دیگران را می زند. اگر به یکی از آنها اصابت کرد، نوبت به او میرسد. در این بازی تلاش میکنند که نوبت به ایشان نرسد؛ زیرا در آنصورت احتمال کم وجود دارد که چشم و گوش اش توسط فرد دیگر گرفته نشود. جذابیت این بازی در دیدن چشمان بسته حریف میباشد که خنده و هیاهوی زیاد را به همراه دارد.
 7-     سر گرگی
سرگرگی نیز نوعی از بازی به شمار می رود که در زمستان در اوقات بیکاری قریه ای به شکار گرگ می روند. اگر توانست گرگ را بگیرد و یا بکشد سر آنرا به قریه آورده و از آنجا به قریه دیگر روان می کند. و قریه دیگر باید تا روز مهلت داده شده باید سر گرگ دیگر را در عوض آن بر گرداند وگرنه مجبور اند که قریه اولی را مرد باب دعوت نموده و مهمانی دهند. همچنان با گذاشتن لاشه حیوان در بیرون و پهره برداری از آن، تا اینکه گرگ را بکشد و سر آنرا ببرد نیز مورد تایید قرار می گیرد.
 8-      اوشد
  اوشد که بنام گیرگ زنی نیز معروف میباشد یکی از بازیهای بسیار تاریخی مالستان شمرده میشود. اصطلاح معیاری دری آن"نشان زنی" می گویند، که توسط تفنگ های نوع سربی که مرمی و داروی آنرا از سرب تهیه میکنند ونوع دیگر که پخته گفته می شود بازی می گردد. این بازی بیشتر در اوقات بیکاری خصوصا در فصل زمستان صورت میگرد و به طور دوام دار ادامه مییابد. ولی اغلباً به خاطر سرگرمی و مسابقه در مراسم عروسی، شب شش، ختنه سوری ...انجام میشود. قواعد بازی آن طوری است که از یک نوع تفنگ مثلا نوع سربی آن دو گروپ نه نفری را که بنام یک وند یاد میشود در مقابل هم قرارمیگیرند که بیشتر از بالای بامها و یا نقاط نسبتا مرتفع نشان می زنند. هر دو طرف یک یک نفر یا دو دو نفر را به عنوان "قَرقَه چِی" یا " گِیرَگ چی" همراه با "قرقه" که بیشتر از پیپ و یا چوب درست میشود در دامنه کوه یا در یک دشت که مسافه زیاد دوری نداشته باشد میفرستند. گیرگ چی ها قرقه را در جای مناسب و قابل دید میشانند، هر کدام از آنها چوب و بیرق را در دست دارند و در نقطه دور از قرقه و جای امنی می ایستند. بعد از آن بازی آغاز میشود "توره " یا جای نشان خود را آماده میسازند وشروع می کنند. روال بازی طوری است که در نخست شخصی از طرفین که توسط قرعه طرف مذکور در اولویت قرار گرفته، پشت توره قرار میگیرد و نشان میزند. پس از آن نفر دیگری از گروه مقابل نشان میزند در صورتکه از"یاره " نفر اول از گروه مقابل سبقت گرفته باشد بعد ازآن اشخاص دیگری از گروه مقابل پشت توره قرارگرفته تا ازیاره مذکور سبقت بیگیرد. در صورتکه یکی از افراد این گروه بتواند از یاره مذکور سبقت بیگیرد در آن صورت افراد گروه نفر دومی بخاطر پیشی گرفتن از رقیب پشت توره رفته ونشان میزند، هرگاه افراد این گروه موفق به کسب یاره شوند، در آن صورت افراد گروه نفر اول البته به همان تعداد که از نوبت اول باقی مانده اند، پشت توره میروند. هرگاه توانیستند از نشان گروه مقابل پیشی گیرند درصورتکه ازهمان گروه کسی درهمین نوبت باقی نمانده باشد نمره را ازآن خود کرده اند و اگر یاره را گرفته نتوانند نمره به گروه مقابل تعلق می گیرد. سپس شخصی از گروه که یاره را گرفته است نشان میزند و گروه مقابل بخاطر سبقت از آن یاره پشت توره میروند. این روال تا زمانی ادامه می یابد که یکی از گروه ها با گرفتن نشان باقی نماند. شخصی از گروه مقابل نمره را ازآن خود نماید. هرکسی که تیرش به قرقه اصابت نماید دو نمره را بدون هیچ مجال برای گروپ خود می آورد و در دور دیگر نشان اول را نیز همین گروه میزنند، هم چنان کسی که تفنگش به قرقه می خورد ازجانب طرفداران وگروپی هایش جایزه دریافت مینماید وگیرگ چی گروپ مذکور با خوردن تیر به قرقه بیرقش را بالا می اندازد و رقص میکند، تامردم بداندکه تفنگ به قرقه خورده است و از طرف کسی که تفنگش خورده است به گیرگ چی جایزه داده میشود. مدت زمان مسابقه از قبل باید بین گروپها تعیین شده باشد و هر دو طرف با آن موافق باشند، البته در ایام که مسابقه جریان دارد نیز ساعات آن مشخص نمی باشد. اکثرا از صبح تا غروب ادامه دارد. این مسابقه بصورت گروهی میان مناطق مختلف مالستان به گونه یک رقابت احساساتی بر گزار میگردد. بیشترین بیننده را به خود اختصاص میدهد. هر گیرک در اول بازی قیمت آن تعیین میشود و در آخر تیم بازنده باید همان  مقدار پولی را نظر به گیرک که باخته اند باید به تیم برنده تحویل دهد. و یا مهمانی بدهند. ولی این بازی در این اواخر کمرنگ شده است.
 9-       سنگ گیرگ
  یکی ازبازی های عنعنوی وبا سابقه درمالستان است که دربین مردان، جوانان و نوجوانان عمومیت دارد. این بازی درتابستان به ندرت انجام می شود، ولی درزمستان و اوایل بهار بیشتر بازی میشود. روال بازی طوری است که درفاصله بین حدوداً بیست یا سی متر در دو طرف میدان قرقه را که از سنگ یا توته  استخوان و یا پارچه  آهن میباشد می نشانند و در پیش روی آن یک چوب را طوری به زمین می کوبند که سر آن بیرون بماند و آنرا چوب گز (نفک) می گویند. از نفک در موقع که اختلاف میان بازی گران به گرفتن از یاره(نمره) همدیگر به وجود می آید. با موجود بودن این چوب گز حل می گردد، یعنی توسط یک چوب دیگر یا بلیست از هر دو یاره اندازه می گیرند و هرکدام یاره که نزدیگتر به "نَفَک" باشد همان یاره حساب شده ونمره می آورد. موجودیت" نَفَک"درین بازی حتمی است. درین بازی مشخصا دو طرف یا دو گروپ که تعداد آن معیین نیست " یک نفری، دونفری، چهارنفری و به همین تعداد که باید مساوی باشند" باهم بازی میکنند. در آغاز هرکس سنگی را که به دستش بنشیند و یاری پرتاب آنرا در مسافه مذکور داشته باشد به دست میگیرند. بعد میان دو طرف بخاطر زدن نشان اول قرعه کشی و یا تر و خشک میشود و هرکدام که از این قید برآمد نشان اول را میزند. بعد به دنبال او شخصی از گروه مقابل بخاطر گرفتن یاره نشان میزند به ترتیب یک نفر از یک گروپ و نفر دیگر از گروپ دیگر، تا آخرین نفر می زنند و بعد به تعدار یاره های طرفین حساب شده و ارقام را که به نام خاصل یاد می گردد هرکدام زود تر پوره توانست برنده بازی اعلان می گردد. اگر کسی توانست که قرقه را نشان قرار داده و سنگ اش به آن اصابت کرد در آن صورت دو نمره می گیرد و حق دارد برای بار دوم نیز سنگ اش را بزند. اگر باز هم نشانه را کشت بازهم میتواند بزند. نوع دیگری این بازی طوری است که یک نفر از تیم اول سنگ اش را میزند ممکن سنگ او نزدیک به نفک اصابت بکند، آنگاه منتظر میماند تا تیم دوم آماده پرتاب شوند. تیم دوم تا اینکه از یاره شخص تیم اول نگرفته یعنی نزدیکتر از او به نفک نزده از نفر اول تا نفر آخر میزنند. اگر توانستند بگیرند، در آنصورت نوبت دوباره به تیم اول بر میگردد، اگر نتوانستند بگیرند همان یاره تیم اول حساب میگردد. نوع سوم این بازی که بیشتر در منطقه مکنک بازی میگردد طوری است که، نفر تیم اول سنگ اش را میزند ممکن در نزدیک نفک اصابت کرد. آنگاه از تیم دوم بهترین های شان می زنند و خاکی را صاف میکنند یعنی از یاره اش میگیرند. بعد دوباره تیم اول مجبور اند که از یاره تیم دوم بیگیرند ممکن همه افراد بزنند و از یاره اش گرفته نتوانست، و تعداد افراد شان هم تمام شد. (چون در یک مرحله هر نفر حق دارد که یک سنگ پرتاب کند فقط در صورت یکی از نفر ها میتواند دوسنگ پرتاب کند که تیم مقابل یک نفر اضافه باشد.) آنگاه تنها افراد باقی مانده تیم دوم می ماند و آنها سنگ های شان را پرتاب میکنند و هر کد ام شان که در دایره که خط کشیده اند اصابت کرد یک یک نمره حساب میکنند. تا اینکه عدد تعیین شده را پوره نمایند. شرط در این بازی متفاوت است، میتوانند با انداز مقدار پول بازی کنند ویا مهمانی بگذارند.  سنگ گیرک به اشکال مختلف صورت می گیرد و این نوع که زکر آن رفت در مالستان عمومیت بشتر دارد.
 10-     چولدی بیرو
در این بازی بچه ها به دو گروپ تقسیم می گردند. جای مشخص و جدا ازهم دیگر چوب، کاغذ و یا هر چیزیکه بتواند روی آن توسط قلم و ذغال خط کشیده شود استفاده می کنند. به هر اندازه که در وقت معین خط کرده بتواند سود بشتر برای شان دارد. زمان معین که به پایان رسید با صدای "چولدی بیرو چولدی بیرو" هر کدام از جاهای مخفی شان بیرون می آیند و به نوبت کاغذ، چوب و یا سنگ های خط شده همدیگر را پیدامی میکنند، اگر پیدا نتوانست آنرا خودشان نشان داده و شمارش می کند و به هر اندازه که تعداد آن زیاد شد به همان اندازه گروپ دیگر قرضدار می گردد. به همین قسم بازی ادامه پیدا می کند.
 11-     توپ آخوندی
توپ دنده را در مالستان به خاطر آنکه درسابق مکاتب آخوندی (پیش ملای خانگی، مدرسه) بازی میشد به توپ آخوندی معروف شده است. نوع بازی کردن آن هیچ تفاوت با توپ دنده ندارد یعنی باهم یکسان است. وسايل مورد نياز براى اين بازى، عبارت از يك توپ است، ساخته شده از پلاستيك و بزرگتر از تخم مرغ، اندازه يك سيب بزرگ و تو خالى و يك چوب نيم مترى سر پهن. با اين چوب توپ را مى
 زند. بين دو طرف ميدان بازى حدود صد متر تا دوصد متر فاصله است. ابتدا يك نفر از گروه، توپ را به يك نفر ديگر از گروه مقابل مى اندازد و اين فرد گروه مقابل، توپ را با آن چوپ كه در دست راستش است مى زند. بقيه گروه اوّل توپ را جمع مى كنند و به سوى شخص توپ انداز، پرتاب مى كند و گيرنده نيز از مهارت مناسب برخوردار است و توپ را به چالاكى، با دو دستش مى گيرد. آن كسى كه توپ زده است، ابتداى ميدان آماده براى دويدن سوى آخر ميدان ايستاده مى شود. پس از آن يكى ديگر از همكاران او مى آيد براى توپ زدن، وقتى توپ به جاى دور دست رفت آن فرد ايستاده فرصت شروع به دويدن مى كند، با تمام توان از ابتداى ميدان بازى به طرف آخر ميدان مى دود. گروه طرف مقابل سعى مى كنند قبل از رسيدن آن فرد به آخر ميدان در حال دويدن با توپ او را بزند، وقتى به آخر ميدان رسيد اندك نفسى تازه مى كند. پس از آن خودش را براى برگشت به ابتداى ميدان آماده میکند. بازى آنگاه به گروه طرف مقابل واگذار مى شود، كه اين گروه، آن فرد در حال دويدن را با توپ بزند، توپ را سوى آن مى اندازد، وقتى توپ به جايى از بدن او اصابت كرد بازى به گروه مقابل واگذار مى شود. مسابقه به همين صورت دست به دست مى شود. تماشاچيان از كوچك و بزرگ، طبقه ذكور بازى را نظاره مى كنند. زنان در چنين بازيهايى تماشاچى نيستند. كسى در اين بازى خوب مى درخشد و درست نقش ايفا مى كند كه تيز پا و چالاك باشد. اين مسابقه غالباً بدون جايزه مالى برگزار مى شود. توپ بازى در غير روزهاى جشن و عيد، روزهايى كه جوانان فراغت دارند، نيز برگزار مى شود. اين بازى گاه بين جوانان و مردان يك قریه است و گاه بين دو قريه و يا چند قريه، در اين صورت از جنب و جوش زياد برخوردار میباشد و بازيكنان نيز با شوق و ذوق تمام بازى مى كنند.
 12-     فوتبال
همانطوریکه به عنوان یک ورزش قابل توجه وسراسری درهمه کشورها وجهان میباشد، در افغانستان نیز یکی از ورزش ها مروج هیجانی واحساسا ت برانگیز میباشد. بدین لحاظ در مالستان نیز فوتبال به گونه معیاری و رسمی آن به عنوان یک بازی ورزشی معمول است. و بشترین طرفدار را در میان جوانان به همراه دارد.
 13-     والیبال
 والیبال نیز ازجمله بازی های مروج درمالستان است که اغلب جوانان دلچسپی به ان دارند ،ووقوع این بازی درمالستان نظر به فوتبال کمرنگ تر می باشد.
 14-     شکار
شکار در مالستان به عنوان یک بازی تفریحی در میان مردان رواج دارد، اکثراً شکار چیان در فصل زمستان به کوه ها رفته و به شکار مرغ می پردازند. از پر آن برای پار کردن تیر کمان استفاده میکنند. در بهار سال شکار "گاوچرو" بخاطر تفریح در جا هایکه درخت بسیا راست صورت میگیرد. همچنان شکار گرگ، روباه وشغال درمیان مر دم مالستان عمو میت دارد.
 15-      کمو بازی:
کمو باز یکی از بازی های عنعنوی و جذاب در مالستان به شمار می رود که در فصل زمستان بازی می کنند دراین بازی به اندازه جذاب می گردد که دو قریه با همدیگر بازی نموده و تعداد کثیری از مردم در آن جمع می گردد و در ختم بازی ممکن هر بار بیست روز ویا یک ماه طول بکشد، که در ختم آن مهمانی های را ترتیب می دهند و نفربازند، نفر برنده را همراه با میزوی آن دعوت می کند.
  قواعد بازی در تیرو کمان بازی (کمو بازی) دو تیم جداگانه به رقابت پرداخته و تعداد بازیکنان در هر تیم مشخص نیست هر تیم می تواند با توافق تیم مقابل از دو الی بیست نفر بازیکن داشته باشد. از هر دو تیم یک شخص با تجربه و تیر انداز را بعنوان میر ( کلان، کاپیتان) تعین میکنند. بعد از آن لازم است که خاصل (عدد تعیین شده برای مسابقه) را تعیین نمایند. بعد شرط و امتیاز را برای برنده گان مد نظر میگیرند که معمولا مهمانی شخص برنده و همراه با تعداد از میزوها( کسیکه همراه مهمان میروند) میباشند. بعدا به ترتیب یکی در میان از اعضای دو تیم بالای پوته بالا شده و تیر میزنند. شخص را که برای آوردن تیر به نزدیک خاکی میرود بنام "سر کمو" می نامند. و شخصیکه آخرین نفر هر دو تیم تیر می زند آنرا نفر جمع (جمع کمو) مینامند که معمولا همان " میر " میباشد. روال آن طوری است که هر یک از اعضای تیم کوشش میکنند که در نزدیک اِسپِی (نشانه که از چوب ساخته شده و هدف اصلی میباشد ) تیر شان اصابت کنند. هر کدام از آنها که تیرش به نشانه اصابت کند دو امتیاز میگیرند و تعداد از هم تیم هایش که تیر شان نزدیک به نَفَک باشد نیز حساب میگردد و شخصی که هر بار تیرش به اسپی اصابت میکند حق دارد برای بار دوم نیز بزند. وقتی تعداد تیر زنان هر دو تیم تمام شد در اخیر هر دو "سرکمو" تعداد تیرهای نزدیک نفک و همچنین تیرهای که نشانه "اسپی" را شکستانده، امتیاز می دهند. شکستن نشانه دو امتیاز و تیر های دیگر در صورت نزدیک به نَفَک یک، یک امتیاز می آورند و آنرا به میر گزارش میدهند. ممکن در بین دو تیر از دو تیم عین اندازه با نَفَک باشد که آنرا بازک میگویند، در این صورت میتوانند از امتیاز آن بگذرند و یا همان دو نفر را اجازه بدهند که تیر شان را دو باره بزنند. اگر کدام تیر در عمق خاکی فرو رفت و قابل دید نبود ولو که نزدیک به نفک هم باشد قابل حساب نمیباشد. از سویی هم اگر کدام تیر پیکان آن در عمق خاکی فرو نرفته بود و معلوم میشد نیز مورد حساب قرار نمیگیرد. اگر در هنگام کشیدن کمان، کمانش بشکند و تیر اش به زمین بیافتد چانس اش را از دست میدهد و اگر کمانش بشکند و تیرش به زمین نیفتد میتواند با کمان دیگر تیرش را بسوی هدف پرتاب کند. کشیدن کمان بیشتر به دو گونه صورت میگیرد که یکی آنرا پوچ کش و دیگرش را شصت کش میگویند. کسیکه بتواند پوچ کش کمان را بکَشَد دقیق تر میتواند نشانه را هدف قرار بدهد. کمان بازی بیشتر در اوقات بیکاری و زمستان در غزنی معمول است و وقت آن قید نمیگردد میتوانند در یک روز عدد تعیین شده را پوره نمایند و یا میتوانند چند روز را رخصتی اعلان نمایند. یکی از موضوعات که بر جذابیت بازی می افزاید در اخیر روز میباشد هنگامیکه که بازی گران تصمیم رفتن به خانه های شانرا میگیرند. در این هنگام اعضای هر دو تیم پشت سر هم تیر های شانرا به سوی نشانه پرتاب میکنند. آنهاییکه مهارت کافی ندارند تیر شان به خاکی اصابت نمیکنند و خنده و هیاهوی زیاد را برای تماشاچیان ببار می آورد و با تکرار کلمات، یکی دوز، دویی دوز و... در بعضی جا ها یک شِی مصرف، دوی شِی مصرف و... صدا میزنند. از سویی هم در هنگامیکه  عدد تعیین شده نزدیک به پوره شدن باشد خاکی را بسیار خورد درست میکنند و اعضای یک تیم پشت سر هم تیر می زنند. که این قسمت از بازی را پَک پَک میگویند. در اینجا لازم میدانم که در مورد وسایل وتجهیزات این بازی خواننده گان گرامی را نیز در جریان قرار بدهم.

 الف) کمان: کمان را میتوان از چوب درخت چنار (اَرَر) چوب بنس، اَرچه و غیره، که هر کدام آن باید خشک باشد بطول حد اوسط دو متر درست میکنند. که قسمت بالا و پایین آنرا میتراشند که در وقت کشیدن کمان نشکند. ولی امروز خوشبختانه از کمان های عصری( کمانهای شاخی و از آهن ساخته شده اند) که در دنیای مدرن کار برد دارد نیز استفاده میکنند.
 ب) بند کمان: بند کمان برای کشیدن کمان لازم میباشد که از ریسمان باریک نایلونی تهیه نموده و در هر دو سر کمان محکم می بندند و در قسمت وسط جاییکه اونِی تیر را قرار می دهند کمی با تار نخی می پیچاند که موقعیت تیر را تشخیص میدهد.
 ج) تیر: تیر کامل متشکل از سه جز میباشد که هریک آن لازم و ملزوم همدیگر میباشند که قرار ذیل است:
 1.  بمبول و جیرپر (پر نرم مرغ و شاه پر): معمولا از پر برگود(عقاب ) برای جهت دادن تیر استفاده می شود که نزدیک به اُونِی ( جای شگاف شده تیر که بند کمان را به آن داخل میکنند) قرار داشته و بخاطر نصب نمودن آن در موقعیت تعیین شده از شرشک و تار استفاده میگردد.
 2.  چوب تیر: بخش اصلی تیر میباشد، که از چوب قابل انحنا و محکم بنام شولبی( نوعی جنگل کوهی) میباشد. آنرا به قطر نیم انچ  و طول تقریبا 70 سانتی متر که یک سر آنرا دو شاخ درست میکنند که بنام اونِی یاد میشود.
 3.  پیکام: پیکام (پیکان) را از آهن درست میکنند طوریکه که قسمتی از سر چوب تیر داخل آن شده و محکم گردد، که دارای نوک تیز بوده و در قسمت سرِ تیر محکم میکنند که در جهت دادن تیر رول عمده را بازی میکند. د) شصتک: طوریکه از نامش پیداست به شصت می بندند تا از خراشیدن شصت دست جلوگیری نماید که آنرا از پوست نرم و یا تکه محکم درست میکنند. شصتک در هر دو شصت لازم میباشد.
  ه) پوته: قسمتی از زمین را بلند تر درست میکنند و جایی است که بالای آن ایستاده شده و تیر را از کمان بسوی خاکی پرتاب میکنند. فاصله آن از خاکی به فاصله 15-20 می رسد.
 و) قُوتَی: قسمتی از زمین را، طوریکه ابتدای آن صفر و آخر آن به عمق 70 سانتی متر بشکل شیب دار به طول 3-4 متر و عرض 90 سانتی متر عمیق میکنند تا تیرهای رها شده ای که به خاکی اصابت نمیکند از دور رفتن آن جلوگیری نماید. فاصله آن از پوته تقریبا 15-20 متر میرسد.
  ز) خاکستر: خاکستر( خاکی) را در اخیر قُوتَی بخاطر محل اصابت تیر ها، ریختانده و حجم آن معین نیست، از یک طرف محل اصابت تیرها را مشخص کرده و از طرف دیگر کمک میکند که تیرها نشکنند. بطور تقریبی طول آن حدود 60سانتی متر با بلندی تقریبا 45 سانتی متر میباشد.
 ح) تار: تار را به دور خاکی می پیچاند تا آن تیر های که به خاکی اصابت نکرده اند مشخص گردد. یعنی حد و حدود خاکی را مشخص میکند.
 ط) شاخ کوله: ( کلاه برای شاخ) را بخاطر محافظت نمودن از (اونِی) تیریکه قبلا به خاکی اصابت نموده استفاده میشود که از جنس آهن یا چوب بشکل مخروطی درست میکنند که داخل آن خالی میباشد. در نبود آن از چوب های خورد هم میتوان استفاده کرد.
 ی) ِاسپِی: اِسپِی یا قََرقَََه همان نشانه است که در وسط خاکی قرار داشته که هدف اصلی را تشکیل میدهد و مورد توجه اعضای هر دو تیم و تماشاچیان می باشد. هرگاه تیری به آن اصابت کرد و آنرا شکستاند دو امتیاز میگیرند. اِسپِی را از چوب نازک به طول 5 سانتی متر و عرض 5 میسازند.
 ک) نَفَک: چوب باریک را که در زیر اِسپِی داخل خاکِی قرار داده و مرکز حد فاصل بین تیر ها را مشخص میسازد، که کدام یک نزدیک تر به آن است که برای تیم اش امتیاز بگیرد.
 ل) چوب گز: چوب باریکی که برای اندازه نمودن حد فاصل تیر از نفک استفاده میگردد.
 م) ماله: ماله را از چوب درست میکنند که برای منظم کردن خاکی و لشم کردن آن استفاده میگردد.
  در جریان کمو بازی از اینکه بتوانند بر جذابیت آن بی افزایند از اصطلاحات استفاده میکنند، که بطور نمونه از آن یاد آوری می نمایم:
  - خانه موش باچه شد:- کسی که تیر آن به هدف نمیخورد و تصادفا به خاکی اصابت میکند و یا تیر اش به اِسپِی (نشانه) اصابت میکند و آنرا میشکند، از این اصطلاح استفاده میکنند.
 - چُوچَه رَه بالکو: - از این اصطلاح برای تشویق شخصی استفاده میکنند که تعدادی از هم تیم هایش نیز در خاکی تیر شانرا در نزدیک قَرقَه یا اِسپِی (نشانه) اصابت داده اند و از وی درخواست شکستاندن اِسپِی (نشانه) را میکنند تا اینکه امتیاز بیشتر بدست بیاورند. و از سوی هم برای تضعیف روحیه تیم مقابل تاثیر گذار میباشد.
 - رَو آرَو گرماگرم: - وقتی یکی از هم تیمهایش اِسپِی را می شکند و برای تشویق از وی و تحویل دادن تیر اش که برای بار دوم اِسپِی را هدف قرار دهد استفاده میکنند.
 - قَرقَه رَه نَو کُو:- شخصی که بالای پوته ایستاده می شود و از غرور خود میگوید که اِسپی (نشانه) جدید بگذار. یعنی تیر ام به اِسپِی اصابت میکند و آنرا میشکنم.
 - پار بی گر: - کسیکه به تیر زدن مهارت خاص دارد و هر بار که نوبت ا ش میرسد نشانه را میشکند و برایش پار میگیرد. همچنان کسیکه تیر اش زیاد به هدف نمی خورد و از شخص که سر کمو رفته میخواهد تا تیریکه بمبول( پر های نرم عقاب) دارد برایش نشانه بگیرد تا اِسپِی را بشکند.
 - دو موشته کو بلای تو: - از این اصطلاح برای کسیکه یکبار قَرقَه یا اِسپِی (نشانه که از چوب ساخته شده) را با تیر اش شکستانده و برای بار دوم از وی درخواست می نماید که آنرا بشکناند که امتیاز بگیرند.
 - پیش موشت بیگر: - کسیکه زیاد بطرف پس مشت تیر اش اصابت میکند یعنی به طرف چپ قُوتَی، از همین لحاظ صدا میزند که طرف راست را بیگیرد.
 - پس موشت بگیر: - بر عکس پیش مشت میباشد.
 - قُوتَی بُورویَه دیگه:- از این اصطلاح برای شخص استفاده میشود که تیر اش از ساحه چقوری (قوطی) بیرون اصابت میکند.
 16-        پوتیلی
این بازی قاعده و قانون به خصوص وجود ندارد. جز آنکه در کچیره بازی یادآور شدیم. تنها فرق که وجود دارد این است که، در این نوع بازی بجای کچیره از پوتیلی (چوشله) استفاده می شود. اما بعض اوقات بجای چوشله ازگِیل رس چیزهای شبه به چوشله می سازند و آنرا در تنور خوب پخته کرده و استفاده می کنند.
 17- کارتوز آنچه را در مورد دو نوع قبلی یاد آورشدیم، قانون این بازی را تشکیل می دهد. اما یک فرق عمده ی آن استفاده از کارتوز به جای کچیره و چوشله می باشد. این نوع از قود بازی به مرور زمان و باکمبود کارتوز کمرنگترشده است.
    18-   مهره
در این نوع به جای کارتوز، کچره و چوشله از مهرهای تسبیح که جسامت شان بزرگتر باشند استفاده می کنند. قود را که در این نوع حفر می کنند از عمق و قطرکمتری برخوردار است. اما درقسمت قواعدآن هیچ تفاوت وجودندارد.
 19-       چوشله بازی چوشله بازی نیز یک نوع قودبازی است. اما قاعده ی آن با قود بازی کاملا فرق می کند. ابتدا زمین را به عمق چهار سانتی متر و قطر چهار سانتی متر حفر می کنند. یک نفر دامن خود را محکم و کش کرده میگیرد و بالای قود می ایستد. شخص دومی از هرکس یک سانقه جمع آوری کرده و آنرا به دامن شخص اول می زند. چوشله ها به حرکت افتاده ومسافه ی آن نظربه قود طی میکند. کسانی که چوشله شان نزدیکتر به قود باشند به همان ترتیب نوبت اول ودوم ...رامی گیرند. هر فرد مطابق به نوبت خودش چوشله را میگیرد. اول داخل قود می اندازند و بعد چوشله نزدیک را هدف می گیرد. سانقه اش به هر مقداریکه تصادم کند چوشله های مربوط از آن او می شود. اگر بزند و تصادم داده نتوانست، بعد از آن نوبت به اشخاص دیگرمی رسد.
   20-       تای خاکی
 این نوع بازی درماه های که زمین ازبرف پوشیده نیست بیشتر مورد بازی قرار می گیرد. قواعد بخصوص خود را هم دارد که بدین قراراست: ابتدا دایره ی به قطر دو متر ترسیم میکنند. کارتوز ها را در قسمت مرکز دایره با اندک خاک می پوشانند. به اندازه ی که کارتوز ها ناپدید و زیر خاک شوند. بعد به نوبت هر کدام سنگ هموار و مناسب را بنام شَپُّو یاد می شود میگیرند و کارتوزهای زیرخاک راهدف می گیرند. تلاش میشود که شَپُّومحکم تر زده شود. تا باعث بیرون کردن تعدادی بشتر از کارتوز گردد. چون مطابق به قانون بازی هر تعدادکارتوز که از دایره خارج شود از آن کسی است که شَپُّو زده باشند. به همین شکل تا زمانی ادامه می دهند. که دیگر کارتوز زیرخاک نمانده و از دایره بیرون شده باشد. در هنگام زدن شپو باید صدا بزنند که "ضرف کد"، چون بیرون شدن کارتوز بیش از یکدانه نیاز به گفتن آن است. اگر فراموش کرد تنها حق یکدانه کارتوز بیرون شده را دارد و دیگران شان را دوباره داخل دایره می اندازند.
 21-       سنگ اندازی
 این نوع بازی بیشتر بین جوانان محبوبیت دارد. زمان اجرای آن اکثرا در روزهای عید و روزهای شادی می باشد. در قدم اول یک سنگ را با وزن دو یا سه کیلو که  همه بتوانند آنرا به مسافه ی پرتاپ کنند انتخاب میکنند. بعد هر کس که شامل بازی باشند به نوبت سنگ را میگیرد و به سمت تعین شده پرتاب می نمایند. هر کس که توانست سنگ را از همه دور تر پرتاب کنند، مقام اول رابدست آورد. در این بازی بیشتر قدرت نمایی در میان جوانان میباشد و شرط خاص هم در میان نیست.
 22-       موتر بازی
این بازی برای کودکان میباشد. هر شخص موظف است که یک موتر از چوب وحلبی بسازند ویا سنگِ که شکل منظم داشته باشد به عنوان موتر استفاده می کنند. جمعی از اطفال که موتر ندارند. مسولیت دکانداری را می گیرند و دکانها را می سازند و از برگ درخت به عنوان پول استفاده میکنند و آنرا به صاحبان موتر می دهند و فرمایش مال واجناس را به آنها نیز میدهند. صاحبان موتر برگها را می گیرند و از ناحیه دور تری با موترهای شان سنگ های سفید و سیاه خورد و ریزی را جمع آوری کرده به دکاکین تقسیم می کنند. دیگران هم به عنوان مشتری مراجعه میکنند و از دکان ها مال واجناس را خریداری می کنند. این بازی برای برخورد و رفتار اجتماعی و آماده کردن ذهن آنها برای مسئولیت های خانواده نهایت مفید میباشد.
 23-       بایسکیل بازی
 این بازی در میان پسران مروج میباشد که در فصل بهار و تابستان بیشتر به آن علاقمند اند. بچه ها شاخه های باریک درخت را میگیرند و آنرا به شکل دایروی درست میکنند. در دست دیگرش چوب باریک را به اندازه 50 سانتی متر میگیرند و چوب باریک دایروی شکل را به حرکت می آورند و توسط چوب دیگر که در دستش میباشد آنرا هدایت میدهد و قوه تحرک به آن میدهد. این بازی بشکل انفرادی و همچنان بشکل مسابقه نیز برگزار میگردد. مسابقه آن از نقطه آغازی و حد فاصل تعیین شده را می پیمایند مد نظر میگیرند. هر کدام شان که زود رسیدند برنده اعلان میگردد. این بازی کدام شرط خاص را در پی ندارد.
  24-        بازی الیله
از بازیهای بسیار قدیمی بوده و قواعد آن اینگونه می باشد. ابتدا بازیگران بدو گروه مساوی تقسیم می شوند. هر گروه به فاصله ی معین ده متری از خط که در وسط قرار دارند قرار می گیرند. با قرعه معلوم می کنند
  که کدام گروه بازی را شروع کنند. کلاه  در وسط میدان روی خط قرار میدهند. بعد یکی از اعضای همان گروه به وسط میدان می دود وکلاه را با پای اش ضربه می زند. هرگاه گروه مقابل نتوانند کلاه را با دست شان بگیرند یک نمره به نفع این گروه حساب می گردد. اگر کلاه را گرفتند نوبت را نیزمی گیرند و یک نفر ازگروه شان وارد میدان می شوند. بازی به همین شکل ادامه می یابد.
 25-       پاغونده بازی
این بازی در فصل زمستان و بهار در میان پسران مروج میباشد. ابتدا به دو گروه مساوی تقسیم می شوند. بعد سر و روی شان را با دستمال محکم می پیچند و دستکش هم در دستان شان می کنند. بعد در دو طرف میدان برای خود ها موضع درست میکنند و مقدار زیاد پاغونده برفی (برف را توسط دست کلوله می کنند) میسازند. بعد با شمارش یک و دو و سه شروع به زدن همدیگر می کنند. این بازی فقط در زمستان در ایام که هوا گرم تر و زمین برفی باشد صورت میگیرد. این بازی با خطرات نیز همراه است. شاید در جریان این بازی پاغونده به چشم وجاهای آسیب پذیر بدن اصابت کند، که برای شان مشکل ساز میگردد.
   26-         لالگ
در اوایل بهار کوه های که آفتاب رخ میباشد برفهای شان زودتر آب می شود. از همین رو گیاهان زودتر
  می رویند. گلهای لاله از جمله گلهای است که اطفال بخاطر دریافت آن به کوه ها میروند و لالگ جستجو می کنند. در جریان راه رفتن همه باهم این جملات را تکرار می کنند: "قُورلی قُورلی پیدا شُو، اَمرِی تو پیش کولی مه ..."   هرگاه موفق به دریافت لالک شوند با شور واشتیاق آنرا با گیل وخاک اش در داخل قوطی می کارند. 

بعد آنرا به خانه می آورند و پرورش میدهند. وقتی در قریه رسیدن تاق و جفت میکنند هر کدام شان موفق شد لالک دیگر را از خود میسازند. همچنان لالگ های شانرا در جای معین می نشانند و از دور با سنگ کوچک می زنند. سنگ هر کدام به لالگ اصابت کرد، لالگ های دیگر را نیز تصاحب میگردد. انواع لالگ در مالستان وجود که بطور نمونه از آن میتوان یاد کرد:
 -    جوغاص: لالگ جوغاص نوع زیبایی از لالگ میباشد که دارای سه برگ بوده و گل آن وسط اش سرخ و قسمت های سر آن سفید میباشد. گل جوغاص را می آورند و آنرا در میان قرآن میگذارند. مردم مالستان بدین باور اند که وقتی یکی از امامان دین از شر کافران در کوها پنهاه برده بوده دستش خون میگردد آنگاه آنرا با گل جوغاص پاک کرده است از همینرو وسط گل آن با رنگ سرخ میباشد. جوغاص به ندرت میتوان یافت و هر سال به سال کمتر شده میرود.
 -    چارلی: لالگ چارلی دارای دو برگ میباشد و دارای گل سفید می باشد. چارلی و دیگر لالگ های بخاطر سر آن که در عمق20-30 سانتی متر میباشد می کَنند و سر آن دارای رنگ سفید و مزه شیرین دارد.
 -    سغری: لالگ سغری دارای چهار برگ میباشد و سغری معمولا در جاهای سخت و در میان سنگ ها می رویند. رنگ گل سغری زرد میباشد.
   -    ماد لی: مادلی تنها یک برگ دارد و گل ندارد و فقط برای خوردن سر آن آنرا میکنند.
 27-       لِمباو
آب بازی که نام محلی آن لمباو می باشد درفصل های گرم سال قابل اجرا است. ساحه های که آب فراوان دارد و نهرهای آب موجود میباشد زمینه خوبی را برای لمباو مساعد می سازد. اما در ساحه های کم آب که دهاقین بخاطر آبیاری مزارع شان آب بند های را ایجاد می کنند، این آب بند ها را بنام ناوُر یاد می کنند. ناهور( ناوُر) جای بسیار خوبی برای لِمباو اطفال
  می باشد. لمباو همیشه بخاطر سرگرمی و شستن بدن مورد توجه میباشد.
 28-       چرخک
چرخک را از چوب نازک و دایروی درست میکنند. وسط آنرا که مرکز دایروی را تشکیل میدهد سوراخ می گذارند و داخل آن چوب باریک دیگری را به به طول 10 سانتی متر، نظر به قطر چوب دایروی انتخاب میکنند و تا نصف آنرا از آن رد میکنند. قسمت رد شده را نوک اش را تیز میکنند. بعد آنرا در زمین قرار داده و از قسمت بالای آن با دست می چرخاند. گاهی برای چرخاندن آن مسابقه میگذارند و به هر اندازه که آن بیشتر بدور خود چرخید همان شخص برنده حساب میگردد. این بازی بیشتر در میان کودکان مروج بوده و در داخل و خارج از خانه بازی میگردد.
 29-     غولیلگ
 شکار گنجشک آنهم باغولک از سرگرمی های بسیار خوبی به شمارمی رود. طوریکه اطفال دارای غولک یاغولیلگ می باشند در شکارگنجشک شرکت می کنند. اکثر اوقات شکار بخاطر سرگرمی و تفریح وگاهی هم بخاطر مهمانی وجایزه های نقدی اجرامی شود. به همین منظور جمعی بخاطر شکار داخل درختها میشوند. هرکسی که بتواند اولین شکار را انجام دهد برنده اعلان می شود. و از سوی دیگر توسط غولک های شان به نشانه زنی میپردازند. هر کدام شان که نشانه را هدف قرار داد برنده میباشد.
 30-     پلخمان
بازی پلخو یا پلخمان در میان پسر ها مروج میباشد. پسر ها پلخمان را از بافتن نخ که از موی گوسفند میباشد درست میکنند
  که دو طرف آن بندار به طول ۷۰-۸۰ سانتی متر و در وسط آن کاسه ای که بتواند یک سنگ خورد را نگهدارد درست میکنند در اکثر جاها از پلخمان چوپان ها بعنوان نگهدار گوسفندان شان از شر گرگ ها استفاده میکنند. همچنان پسران پلخمان را برای شکار گنجشک نیز استفاده میکنند. در اکثر مناطق مالستان تعداد از پسران در فصل خزان که مصروفیت های کاری شان کمتر میگردد برای سرگرمی در جاهای که درخت زیاد داشته باشد میروند و سنگ را در کاسه پلخمان میگذارند و چند بار می چرخانند و بعد یک بند آنرا رها میکند و همراه با آن سنگ نیز رها میگردد. توسط پلخوان درست هدف زده نمی شود و بیشتر برای فاصله های دور از آن استفاده میگردد.
 31-      دی یا نت (دینگ)
در این بازی پسر ها دو قطعه چوپ به طول یک متر و دیگرش بیست سانتی متر انتخاب می کنند. چوپ که از طول کمتری برخوردار است روی زمین قرارمی دهند. با نوک چوپ دستی اش آنرا بلند میکنند و یا به یک قسمت آن
 با چوب دستی اش طوری می کوبد که از زمین بلند شود. بعد با چوب دستی اش محکم به آن می کوبد تا به فاصله ی دور تر از خودش پرتاب شود. هر کس بتواند چوب را به فاصله ی دور تری بی اندازد موفق تر از همه میباشد. در این بازی عدد را تعیین میکنند که با زدن ضربه چوب حد فاصل آنرا قدم میکنند و هر قدم را یک نمره حساب میکنند. هر کدام از اشخاص توانست عدد تعیین شده را زود تر پوره کند برنده میباشد.
   32-      قلخ پر
گرچند قلخ پر در ورزشگاه ها به خاطر تنبه اجرا می گردد، اما در بین اطفال گاهی به عنوان مسابقه انجام می گیرد. دست های شان را از زیر پای شان عبورداده از گوش شان می گیرند. بعد راه می میروند. هر گاه کسی بتواند زودتر از همه فاصله معین را طی کند برنده است.
 33-      تاشه تاشه
 اطفال که این بازی را انجام می دهند، ابتدا به دو گروپ تقسیم می شوند. بعد اعضای یکی از گروپها در نقاط مختلف پنهان می شوند. گروپ بعدی تلاش می کنندکه آنها را پیدا کنند. اگر همه آنها پیدا توانست نوبت به گروپ بعدی واگذار میگردد. هرگاه یکی از اعضای گروپ را نتوانست پیدا کند هم گروپی شان نشان میدهد و گروپ مقابل یک نفر قرضدار میگردد. بعد گروپ دوم پنهان میشوند و گروپ اول آنها پیدا میکنند. بازی به همین گونه به پیش میرود.
 34-      گرگ باره
در قدم اول یک شخص گرگ وشخص دیگری را بره نام می گذارند. بعد ده پانزده نفر دست هایشان را به هم گره میزنند و حلقه ی تشکیل می دهند تا از بره محافظت نمایند. گرگ در بیرون حلقه قرار دارد تلاش می کند خود را به بره رسانده و او
  را بخورد. هر گاه گرگ موفق شود دست اش را به بره برساند. کسانی دیگری رابه عنوان بره انتخاب می کنند. وگرنه بازی ادامه می یابد و اشخاص دیگری را بعنوان گرگ و بره انتخاب میکنند.
  35- آهو شکار در این بازی پسر ها سه چهار نفر را به عنوان شکارچی انتخاب میکنند، و متباقی که حیثیت آهو را دارند به هر سو پرا گنده و پنهان می شوند. شکارچیان سنگ های خورد و ریز را در دست میگیرند. با دیدن آهو، آنها را با سنگ می زنند. هرگاه سنگ به آهو تصادم کند. آهو خودش را روی زمین می اندازد و کشته  می شود. این روال بازی تازمانی که تمام آهوان کشته شود ادامه دارد. بعد قصاب ها آهو ها را پوست میکنند یعنی کرتی و و واسکت بوت های شانرا در می آورند و در آفتاب آویزان میکنند. به همین قسم بازی هم تمام می شود.
 36-      چِنگُو
 چنگو گیاهی است کوچگ و دارای ساقه های گوشتی. این گیاه در اوایل بهار می روید و چسپیده به زمین میباشد. از خصوصیت این گیاه کج بودن قسمت ابتدای ساقه اش میباشد. اطفالها از این خصوصیت اش استفاده کرده و هر نفر مقدار از آنرا جمع آوری میکند.   


بعد قسمت کج بودن ساقه را به هم وصل میکنند و جنگ می اندازند. از هر کسیکه شکست بازنده بازی به شمار می آید.
   37-      لَخشَک
 یکی از بازیهای مروج در مالستان لخشک میباشد که در فصل زمستان و اوایل بهار، خصوصا در هنگامیکه برف ها آب میگیرند و سردی هوا باعث یخ زدن آن میشود، که این موقع را سورجه میگویند. از اینرو در اول صبح طبقه جوان و نوجوان پس از صرف صبحانه جوراب را به پا میکنند و سر و روی خود را محکم میبندند و کرتی گرم شال برگ را میپوشند و راهی کوها میشوند. این بازی بیشتر در جای انجام میدهند که برف زمستان بقدر کافی وجود داشته باشد. در زمانهای قدیم از پارو، بیل، پلاستیک و کدام تخته که یکطرف آن لشم میبود استفاده میکردند. ولی امروز با امکانات خوبی سروکار دارند، وسیله ای را بنام هوا پیما میسازند.    هوا پیما را از چوب به طول 50 سانتی متر و ضخامت10 سانتی متر و عرض 10 سانتی متر طوری درست میکنند که یکطرف آنرا لشم ویا آهن میگیرند که در موقع حرکت کردن از سر کوه کدام موانع از سرعت آن نکاهد. در جلوی آن چوب منحنی شکل را برای جهت دادن و تکیه کردن شخص محکم میکنند و درعقب آن تخته ای را محکم میخ میزنند که بالای آن فرد نشسته بتواند. در بعضی جاها همه یی آنرا از آهن درست میکنند. وقتی آنرا آماده کردند آنگاه به سر کوه بالا میشوند و همه در ردیف قرار میگیرند و شمارش یک، دو و سه حرکت میکنند. نقطه پایانی آنرا نیز مشخص میکنند، ممکن با گذاشتن بیرق و یا وسایل دیگری مشخص نمایند. هر کدام از افراد و یا ازتیم ها برنده شد شرط را که در اول بازی تعیین کرده بودند از آن خود میکند. این بازی بصورت فردی و یا جمعی میتواند اجرا شود.
 38-      نیزه زنی
بازی نیزه زنی از زمانه های دور در مالستان رواج داشته ولی متاسفانه امروز چندان کاربرد ندارد. این بازی بیشتر در محافل عروسی و شیرینی خوری و روز نوروز بازی میکردند. طوریکه میدانی بزرگ را از وجود خار و خاشاک پاک میکردند و افراد چالاک و ماهر همراه با اسبان پر توان خود که مخصوص همین بازیها تربیه و پرورش می کردند در میدان حاضر میشدند و آنگاه بدو تیم تقسیم میشدند، در وسط میدان نشانه ای را( آینه، ساعت، تخم مرغ و یا اسباب دیگری) را میگذاشتند. نفر تیم اول اسبش را رها میکرد با سرعت بالا بسوی نشانه می شتافت. وقتی نزدیک به نشانه می رسید آنگاه نشانه را با نیزه اش بر میداشت. اگر آنرا برداشته میتوانست، برنده مسابقه بود و گرنه نوبت به نفر دیگر می رسید. شرط در این بازی بیشتر ترتیب دادن مهمانی گذاشته میشد. از سویی هم در مراسم عروسی و یا شرینی خوری وقتی که قوده به قریه می آمد مجبور بودند که قبل از صرف غذا باید نشانه را از زمین بردارند. همین بود که با اسبان خود می تاختند تا هرچه زود تر نشانه را از زمین بردارند و الا غذای در کار نبود و سر افگنده میشدند.
 39-      سک جنگی
در سالهای قدیم سک جنگی یکی از سرگرمی های بود که طرفداران زیاد را بخود جذب می کرد. هر کس که توان نگهداری سک را داشت کوشش میکرد تا آنرا فربه و جنگی تربیه نماید. بدین لحاظ تلاش میکردند که سک را از کوچکی به جنگیدند عادت دهند. چوچه سک را در ابتدا گوش و دمش را می برید و برایش غذای خوب تهیه میکردند. تا اینکه روز سک جنگی فرا می رسید. همه مردم در محل مشخص دور هم جمع میشدند و دو نفر سک هایش را رها میکردند. سک ها همدیگر میگذیدند تا اینکه یکی از آنها تسلیم میشدند. و بازی خاتمه پیدا میکرد. وشخص که سک اش برنده شده بود شرط که گذاشته بود صاحب میشد.
   40-      مرغ جنگی مرغ جنگی نیز در سالهای قدیم در مالستان رواج داشت و مردم برای سرگرمی خود مرغ های را فربه میکرد و روز موعود در جمع همه تماشاچیان به مسابقه وادارش میکرد، تا اینکه یکی از آنها تسلیم و یا از بین میرفت بازی نیز خاتمه پیدا میکرد.
 41-      بودنه بازی
بعضی از افراد در مالستان علاقه خاص به بودنه دارد که این امر او را وادار میکند تا بودنه را بطور سالم شکار نماید و آنرا در قفس می اندازه و دانه های خوب برایش تهیه میکند. با بودنه کدام مسابقه خاص وجود ندارد و اکثرا برای رفع خستگی و گذراندن اوقات خوش خود با بودنه بازی میکنند که آنرا بودنه باز میگویند.
 42-      کوک جنگی (کبک جنگی)
کبک جنگی در مالستان به زمانه های دور بر میگردد و اینکه این بازی از چی زمانی رواج پیدا کرده است کسی آگاهی ندارد. مردم مالستان بیشتر در اوقات فراغت خود به پرورش کبک میپردازند. وقتی خواستند کبک را بدست بیاورند بدین منظور قفس کبک قبلی را در محلی که کبک ها برای نوشیدن آن می آیند میبرد. معمولا در اول صبح این اتفاق می افتد. آنگاه دور تا دور آن ویا اطرف قفس را دام میپیچاند. البته دام را در قدیم از موی دم اسب و تار نایلونی محکم تهیه میکردند. بعد کبک داخل قفس به خواندن شروع میکند همین خواندن او باعث میگردد تا تعداد زیادی از کبک های دیگر به دور او جمع شوند و کبک ها به دام می افتند و صاحب کبک آنرا میگیرد. مسابقه کبک بازی در میان کبک بازان رواج دارد و در این باز کدام شرط خاص ندارد وقتی روز موعود فرا رسید کبک بازان کبک های خود را که در بین قفس میباشد در یک محل جمع میکنند و تکه ای که بالای قفس انداخته اند بر میدارند و کبک ها به خواندن شروع میکنند آنقدر میخوانند تا اینکه یکی از آنها خسته شود و قادر به خواندن نباشد آنگاه صاحب کبک که هنوز توان خواندن را دارد بدنده میشود. این بازی با تماشاچیان زیاد همراه است و تماشاچیان صرو صدا نمیکنند تا اینکه برنده و بازنده معلوم گردد.
 43-      اشتر لوگ
بازی اشتر لوک در میان بچه ها عمومیت دارد. طوریکه تیر چوب را
  به طول حدود پنج متر که توان برداشتن وزن چهار یا شش نفر داشته باشد آماده میکند، در قسمت وسط آن از زمین به فاصله یک متر یا بیشتر و یا کمتر طوری قرار میدهند که وزن دو طرف چوب مساوی تقسیم گردد. آنگاه بطور مساوی بتعداد هر قدر نفر که خواسته باشند در دو طرف آن سوار میشوند و به نوبت یکطرف چوب پایین میآید و طرف دیگرش بلند میشود. بازی را به همین قسم ادامه میدهند. این بازی کدام شرط خاص ندارد. فقط برای گذراندن وقت خوش بازی میکنند. این بازی فصل خاص را در بر ندارد میتوانند در هرموقع سال بازی کنند.
 44-      غاز
بازی غاز را در میان بچه ها و دختر ها میتوان یافت. این بازی نوع از سرگرمی است که اطفال و بچه را شاد نگهمیدارد. این بازی موسوم خاص نمی خواهد. در هر فصل سال اطفال و یا نوجوانان که خواسته باشند میتوانند بازی کنند. وسایل مورد نیاز در این بازی تنها ریسمان محکم و جایکه بتواند آنرا آویزان کنند لازم است. و آنگا بالای آن می نشیند و دیگری آنرا به حرکت می آورد.
 45-      ریسپو
 بازی ریسمان بازی بیشتر در میان دختران خلاصه میشود. بازی با ریسمان و در نبود آن از شاخه درخت که باریک و قابل انحنا باشد نیز استفاده میکنند. این بازی طوری است که از دو سر ریسمان میگیرد و آنرا از زیر پایش با سرعت در حرکت می آورد. وقتی به پایش اصابت کرد ویا از حرکت باز ماند. آنگاه نوبت به نفر دیگر میرسد.
 46-      دول سرنی
این بازی در میان پسران بیشتر انجام میگیرد. وقتی تعداد از پسران گردهم آمدن طوری دست بدست هم میگیرند که یک قسمت آن باز باشد و در هیمن قسمت دو نفر بزرگتر از همه ایستاد میشود. بعد صدای مثل دول را از خود در میآورند و یکی از آن دو نفر میگوید که از راه دول بیایم یا سرنی؟ هر کدام را که انتخاب کرد با همان صدا از زیر دست نفر دوم تیر میشوند و آن نفر دستانش گره میخورد تا اینکه نوبت به همه برسند و دستانشان گره بخورند. بعد هر دو نفر سر تیم از دو طرف میکشند تا اینکه یکی از آنها دستانشان از هم بپاشد و بازی ختم میگردد.
 47-      معرفی شیغی
 
شیغی چهار رو دارد که یکطرف آنرا خر، دیگرش را اسب، چیک و پوک میگویند که خورد اسب بالای چیگ میباشد و خورد خر بالای پوگ میباشد.
  48-      پرراک
 پرراک یکی از کهن ترین بازی است که در سرتاسر مالستان رواج داشته و دارد. این بازی در ایام زمستان رونق بیشتر دارد. در سالهای قدیم طوریکه محاسن سفیدان بیاد دارند میگویند: که حتا برای بازی پرراک از یک قریه به قریه دیگر میرفتند و از صبح تا به شب مشغول بازی بودند. امروز نیز این بازی رواج دارد. قواعد این بازی زیاد تفاوت در مالستان ندارد. در این بازی بصورت فردی وارد زمین میشوند طوریکه؛ در پشت بام دو خط در دو طرف میکشند که حدود شش یا هفت متر از هم فاصله دارند. بعد در حد وسط فاصله آن دو خط شیغی های خود را که از هر نفر یکدانه را می نشانند. بعد به قید قرعه توسط سقه( شیغی گاو) شیغی ها را میزنند. اگر شیغی ها از خط تعیین شده بیرون شد آنرا تصاحب میگردد. اگر در داخل آن ماند نوبت به شخص بعدی واگذار میگردد. ممکن در نزدیکی خط خروجی شیغی ایستاد گردید، آنگاه شخص که نوبت اش میباشد آنرا ایر کش میکند ( توسط سقه شیغی را با چرخش آن بطرف خود میکشد تا از خط بیرون گردد). اگر دست به آن نمی رسید آنرا خَوکه میزند ( خود را بالای آن نزدیک میکند و با سقه یعنی بصورت خوابیده میزند). این بازی فقط برای بردن شیغی اجرا میگردد. کسی که شیغی ندارد باید از دیگران شیغی خریداری کند. قیمت شیغی نظر به زمان متفاوت میباشد.
 49-     تیر پرراک
 تیر پرراک نیز همانند پرراک شیغی میباشد. و تنها با این تفاوت که در این بازی تیر( همانند چوشله که از سرب ساخته شده) استفاده میکنند. در این بازی لازم است که سقه سنگین که مقدار سرب در آن ریخته شده باشد کار گرفته میشود. وقتی نفر اول تیر را زد و تیر از ساحه خط کشیده شده بیرون شد و سقه در نزدیک تیر های دیگر ماند، در همان نقطه مینشیند و دستانش را دراز میکند، اگر به سایر تیر ها رسید یک دور مسابقه را از آن خود میکند اگر نرسید دوباره از همان نقطه میزند، تا اینکه دستش به همه تیر ها برسد. اگر تیر از خط معین شده بیرون نشد نوبت به شخص بعدی میرسد. شرط در این بازی نظر به تفاهم جانبین صورت میگیرد. هر نفر که یک گله را پاک کرد یعنی تیر را از خط بیرون کرد و دستش به سایر تیر ها رسید گله پاک میکند میتواند از سایر بازی کنان شرط را از آن خود کند.
 50-      گیچیک
این بازی همانند پرراک میباشد و تنها تفاوت آن در این است که سقه آن از شیغی آهو میباشد و حد فاصل خط های آن کم تر میباشد.
 51-      اوچخین
 در این بازی ابتدا دایره ای را به قطر 50 سانتی متر یا بیشتر از آن در زمین هموار رسم میکنند و بعد بتعداد افراد شیغی های خود را یکجا نموده و بالای می اندازند. در این بازی خُورد وجود ندارد. فقط تنها شیغی که در میان شان اسب، خر، چیگ و یا پوک نشسته بود حق زدن را دارد. صاحب همین شیغی تلاش میکند که نزدیکترین شیغی را مورد هدف قرار داده و آنرا از دایره بیرون کند. با بیرون کردن آن، شیغی را تصاحب میگردد. ممکن در هر ضرب یک شیغی را از دایره بیرون کند حق دارد تا آخرین شیغی بزند. ممکن با زدن شیغی شخص مقابل شیغی خودش از دایره بیرون شود، در اینصورت شیغی خودش به آن شخص واگذار میگردد. اگر این شخص نتوانست بیرون کند نوبت به شخص که شیغی اش را هدف قرار داده بود و بیرون نتوانست داده میشود. بازی به همین قسم ادامه پیدا میکند.
 52-      ایر خط
ایر خط همانند اوچخین میباشد ولی در این بازی خُورد هم وجود دارد. یعنی اسب چیگ را میخورد و خر پوگ را میخورد. در این بازی وقتی شخصی شیغی مقابل را میزند باید از دایره بیرون ویا چیگ اش را پوگ کند در آنصورت میتواند تصاحب شود.
  اگر در وقت زدن شیغی شخص مقابل اسب شد و از خودش پوگ بود از خودش را میخورد و نوبت به شخص دومی واگذار میگردد. در هنگام زدن اگر شیغی خودش بیرون رفت، شیغی اش را میبازد و نوبت به شخص که شیغی اش
53-
      اتلک
بازی اتلک خط دایروی نیاز ندارد. در این بازی خُورد شیغی و چیگ و پوگ کردن شیغی حریف شرط میباشد. بچه ها شیغی هایشان را جمع میکنند و یکی از آنها شیغی ها را بالا می اندازند. هر قدر از همدیگر دور گردد مشکل وجود ندارد. بعداً از هر کدام که در میان شیغی ها اسب و یا خر نشسته بود طرف مقابل که پوگ ویا چیگ باشد میخورد و از آن خود میکند. ممکن هیچکدام شان اسب ویا خر نه نشست، در این صورت شیغی هر کدام شان از میان شیغی ها تنها چیگ و یا پوگ نشسته بود میزند که خر یا اسب بنشیند. اگر اسب یا خر نه نشست بازی را دوباره از نو آغاز میکنند که انداختن شیغی ها میباشد.
 54-      بُوخُورد
در این بازی تنها خورد مهم است و همانند اتلک بازی میگردد.
 55-     صوفی
صوفی در بازی های ایر خط و اتلک به شخصی اطلاق میگردد که شیغی ندارد و توانایی خریدن آنرا هم نداشته باشد. از اینکه بتوانند در بازی او را شریک سازند بعنوان صوفی میتواند بازی کند. صوفی تنها یک شیغی دارد. شیغی دیگران اگر شیغی صوفی را هم بخورد از آن صرف نظر میکنند، تا اینکه صوفی صاف بزند. صوفی وقتی صاف میزند که تنها شیغی اش در میان شیغی ها اسب و یا خر بنشیند و از دیگران همه چیگ و یا پوگ بنشیند. این عمل بسیار به ندرت صورت میگیرد. و همچنان شیغی اش در میان شیغی ها چیگ و یا پوگ بنشیند که در آنصورت نوبت زدن شیغی های دیگر به وی داده میشود. وقتی همه شیغی ها را در یک دور از خود سازد صوفی گری اش به اتمام میرسد. هر صوفی تنها یکبار صوفی شده میتواند.
 56-     آتا توتا
آتا توتا به شخصی اطلاق میشود که تعدادی از بازی کنان یک نفر را که شیغی ندارد شریک میسازد. در هر بازی بیشتر از یک صوفی ویا یک آتا توتا بیشتر اجازه نمیدهند. تفاوت نقش آتا توتا با صوفی در این است که صوفی باید صاف بزند تا از صوفی گری بیرون شود، اما آتا توتا در هر دوره بازی حق دارد که شیغی دیگران بزند و آنرا از آن خود کند و اگر شیغی اش اسب و یا خر نشست به هر اندازه که چیگ ویا پوگ وجود داشت می برد. و دیگران حق ندارد که شیغی او را بزند ویا با نشستن اسب یا خر آنرا تصاحب گردد. آتا توتا به هر پیمانه که شیغی دیگران را ببرد از بازی بیرون نمی شود. اجازه دادن شخص بعنوان آتا توتا به راحتی مورد قبول همه قرار نمی گیرد.
 57-     کتار
کتار بازی نیز در ایام فراغت خصوصا در زمستان در بین جوانان و پیران رواج دارد. طوریکه چهار خط مربع شکل را بترتیب از خورد شروع میشود و به کلان آن خاتمه می یابد. و آنگه نه دانه سنگ خورد را نفر اول و نه دانه چوب را نفر دوم انتخاب میکنند.
  هر کدام آنها میتوانند در اول دانه هایشان را در خانه های مورد نظر بگذارند. دانه ها را طوری قرار دهند که سه تای آن در یک ردیف نباشد و شخص دوم نیز تلاش بر این دارد که کتار های شخص اول را قید نماید. 

یعنی سه دانه کنار هم را دور نگهدارد. وقتی دانه ها گذاشته شد بصورت نوبتی دانه های شان را به حرکت می آورند و از نیرنگی و چالاکی خود شان کار میگیرند که بتوانند سه دانه شانرا در کنار هم قرار دهند و از سوی هم متوجه حریف میباشد که دانه های اش را کنار هم قرار ندهد. وقتی سه دانه اش را کنار هم قرار داد کتار میکند و یکدانه حریف را از میدان بر میدارد. تا اینکه تعداد دانه های  حریف کم شود و بازی را می برد.
 58-     شیر بز
شیر بز یکی از بازیهای است که در زمستان در اوقات بیکاری بازی میگردد. این بازی در هنگامیکه افراد بیکار در کنار دیوار به نشانه آفتاب، انرژی آفتاب را ذخیره مینمایند به فکرش
  می افتند. این بازی در بین دو یا چند نفر میتواند صورت گیرد. 

در ابتدا شکل آنرا اگر در خانه باشند بالای کاغذ و اگر در بیرون باشند بالای زمین خط میکشند. بعد تعداد بیست دانه بز که از سنگ های خورد میباشد و دو دانه شیر که از سنگ های نسبتاً کلانتر میباشد انتخاب مینمایند. 
 شخصی که بز ها را بعهده دارد تلاش میکند که از خوردن آن توسط شیر جلوگیری نماید و از سوی هم تلاش میکند که شیر را در نقطه معین که در کنج های جدول میباشد بند نماید. شخصی که شیر را بعهده دارد تلاش میکند که بز ها را بخورد که از بند شدن آن جلوگیری گردد. خورد بز ها بدو گونه صورت میگیرد. یک ضرب و دو ضرب؛ یک ضرب فقط یکدانه بز توسط شیر خورده میشود یعنی بز ها از صحنه بازی بیرون میگردد. دو ضرب ویا سه ضرب آن؛ شیر میتواند در یکدفعه حرکت دو یا سه دانه را بخورد. خورد بز در صورتکه بالای خطوط موازی پشت بز خالی نباشد، یعنی خانه بعد از بز باید توسط بز دیگر پر گردد. در نتیجه اگر بز توانست شیر را در نقطه معین قید نماید برنده حساب میگردد. اگر شیر به تعداد زیاد بز ها را از میان برداشت شیر برنده میگردد. این بازی کدام شرط خاص را در پی ندارد.
 59-     گوش خر
 گوش خر را همانند شکل ذیل در زمین یا در روی کاغذ میکشند. بعد دو نفر دانه های خود را که هر کدام بتعداد نُه دانه میباشد در آن قرار میدهند. بعد بصورت نوبتی تلاش میکنند که در طول خطوط موازی دانه شانرا از بالای دانه حریف طوری بگذرانند که پشت سر آن دانه دیگری نباشد.   

 هر دانه که با این وضع مواجه شد از صحنه بازی حذف میگردد. و در اخیر هر کدام شان که توانست دانه خود را نگهدارد برنده اعلان میگردد.
 60-      لَر درست کردن
 این بازی در میان پسران بیشتر در ایام بهار صورت میگیرد. در ابتدا تعدادی از پسران قریه دور هم جمع میگردند و در یک محل مناسب به لَر درست کردن میپردازند. لر درست کردن طوری میباشد که قسمت از زمین به طول یک یا دو متر به عمق 15 سانتی متر چقور میکنند و بالای آنرا از سنگ می پوشانند. و در قسمت آخر آنرا سوراخ (موری، برای بیرون شدن دود) میمانند. بعد در زیر آن آتش را در میدهند و از هر کدام پسرها خوب کش داشت یعنی دود به پیمانه زیاد از موری بیرون گردید برنده بازی میگردد. در این بازی کدام شرط خاص وجود ندارد و بیشتر جنبه آموزشی دارد. زیرا در مالستان به نسبت سردی هوا خانه های نشیمن باید لَر داشته باشد تا از شدت سرما بکاهد. لَر را اشخاص ماهر میتوانند در کف اتاق نشیمن بشکل نشیب دار از قسمت که تنور میباشد بسمت مقابل آن سه، چهار یا بیشتر از آن لر درست میکنند تا آتش که در تنور روشن میگردد جهت گرم نمودن خانه از آنجا بگذرد.
 61-      سورنی
 بازی این بازی در میان پسران خصوصا چوپان های رواج بیشتر دارد. هنگامیکه پسر ها و یا چوپان ها فرصت مناسب را در اختیار داشته باشند، گیل مخصوص را آماده میکنند و آنرا بشکل تخم مرغ که داخل آن خالی میباشد درست میکنند. در قسمت سر آن یک سوراخ میگذارند و در قسمت پایین آن دو سوراخ دیگر را برای تغیر دادن هوا میگذارند. وقتی آماده گردید آنرا در میان آتش می اندازد تا پاجه(پخته) گردد. بعد آنرا از میان آتش بیرون آورده و سوراخ سر آنرا به لبانشان می چسپاند و پوف میکند که در اینصورت هوای داخل شده را با دو ناخن خود در قسمت پاین سورنی تغیر میدهد و صداهای دل نشینی مثل توله به صدا می آورد. این بازی اکثراً بصورت انفرادی و بخاطر گذراندن اوقات خوش صورت میگیرد.
 [1] نوع پرنده نیزبوده( قرچه ، وطواط و خرد و کوچک). شاه علی اکبر شهرستانی، قاموس هزاره گی. صص84 و 85 
در همین بخش: بازی هایی داخل خانه 
منبع: وبلاگ حیات الله مهریار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر