نویسنده: خلیل فرهنگ |
درولسوالی مالستان ولایت غزنی فساد وعدم کارایی به اوج
خود رسیده ونهادهای دولتی باعث شده که سیستم اداری این ولسوالی آغشته به فساد، وبی
عدالتی وظلم وناکارایی مواجه است. مقامات این ولسوالی،هیچگونه توجه به وضعیت
وخواست مردم درطول ده سال صورت نگرفته.بلکه هر روزوضعیت این ولسوالی به حالت وخامت
می گراید. ومردم نسبت به کارکرد اداره این ولسوالی دیدشک ومنفی دارند. چون که ضعف
نظام عدلی وقضایی باعث بی عدالتی وفساد گردیده واکثر ادارات این ولسوالی با مشکلات
وناهنجاری های بسیار خطرناک باعث افزایش فسادگسترده در این ولسوالی شده .
مشکلات ودعواهای حقوقی مردم ازسوی نهاد های عدلی وقضایی بصورت شفاف فیصله ورسیده گی نمیشود. دعواهای وجنجال های بوده که درطول 5 سال هنوزهم برسر جایش باقی است. اگر رشوت دهنده خوب رشوت داد فیصله به نفع شان ختم میشود در غیر آن مشکلات همچنان برسرجایش باقیست! اینها برای مشکلات حقوقی مردم دعواها را همیشه راجع میکنند به محاکم غیرمشروع وغیرقانونی اربابان وموسفیدان محلی که هیچ گونه از مسایل قانون وحقوقی وعدالت چیزی نمیدانند پس اینگونه رفتارهاوضعف حکومت محلی مالستان، داره مشروعیت وصلاحیت خودرا ازدست میدهند ولی این برمیگردد به ضعف وناکارایی حکومت محلی مالستان که همیشه برای خلق کردن مشکلات کوشش کردند نه برای حل وکاهش مشکلات. وهمیشه بادامن زدن وبحرانی ساختن اوضاع از سوی افراد واشخاص استفاده جو که ظاهرا(مارکه چیها، یا محاکم محلی یا سنتی،اربابان محلی بنام موسفیدان) که دست بازدرفساد دارد صورت میگیرد.واینها کسانی هستند که به طور اجاره داری ومافیای کردن مسایل حقوقی کارهای دعواهارا به پیش می برند ودست باز دارند دررشوه گرفتن. نمونه شان یک دعوای حقوقی بند برق بین دو جناح درمنطقه قریه کوشه ولاغرجوی وطرف دیگه چند اشخاص دیگه بود. تقریبا نزدیک به سه سال است که این دعوا ادامه دارد که باعث مشکلات وخصومت ها بین دوطرف گردیده وباعث مشکلات مردم این منطقه شده.
منطقه شینه ده مالستان؛ سمت راست کوشه لاغرجوی |
لذا ازولسوال ونهادهای ذیربط انتظار میرفت که مشکلات این دوجناح را بصورت قانونی
وعادلانه بدون ملاحظات شخصی وطرفداری وسمت گیری مشخص حل وفصل میکرد وبه نزاع
موجوده نقطه پایان میداد که نکردند...... ولی متاسفانه که کابینه این ولسوالی به
شکل بسیاربی شرمانه به تعداد 8 نفر ازاهالی قریه کوشه ولاغرجوی را بطورغیرقانونی
ویک جانبه بازداشت وراهی زندان کرده است. وانتظار مردم ازین حکومت این بود که این جنجال
پرپاشده را باید خود اداره ولسوالی رسیده گی وراه های قانونی را طی میکردند
وخودشان حکم میکردند وحل وفصل میکردند. ولی به طور غیر قانونی وغیر مشروع به
(محاکم سنتی ارباب سالاران ) راجع کرده که اینها بطور مغرضانه یکطرفه قضاوت وفیصله
کرده اند. که بایداهالی این قریه جای بند برق طرف مقابل را به مبلغ (35 لک) افغانی
بیخرند وحکومت وفیصله کننده ها گفته اند که تازمانیکه پول را نداده اند افراد های
بازداشت شده که فعلا به زندان به سرمی برند آزاد نمیشود.
که این نوع رفتارها نشان
میدهد که اداره حکومت محلی مالستان به این نوع عمل های غیر دموکراتیک ودور از
پرنسیب ودور از حیطه صلاحیت خود کار میگیرد به نحو نشان دهنده گسترش فساد است چون
آزادی این بازداشت شده ها متناسب با پول مشخص شده است بطور گیروگان گیری است
اگرپول برسد افراد آزاد میشود اگر نرسد آزاد نمیشود. اگر اینها جرم داشته باشد چرا
جرم خودرا متناسب با زمان تعین شده سپری نکند که پول پرداخت شود وافرادهم آزاد
میشود . پس اینها علایم از نشان دهنده فساد است که در دستگاه حاکم مالستان است
خصوصا دستگاه عدلی وقضایی که همیشه برای مردم درد سربوده نه برای بهبودمشکلات
حقوقی مردم. این نوع رفتارهای فجیع آمیز، حکومت محلی مالستان را زیر سوال برده
وادامه این چنین وضعیت برای مردم قابل تحمل نیست وروزی برای پرسش این حاکمان خواهد
رسید دوران استبدادی گذشت. امروز مردم برای زیرسوال بردن وبازخواست حاکمان
استبدادی وفساد پیشه ها میتواند صدای خودرا به گوشهای حکومت مرکزی برساند ورسانه
ونهاد های جامعه مدنی وحقوق بشری است که صدای مردم را بیشنود، لذا ازتمامی
روشنفکران، فعالین جامعه مدنی، نماینده گان مردم در شورای ملی، دانشجویان،ومردم
انتظار میرود که به حال ووضعیت این ولسوالی اگر توجه نشود هر روزبی عدالتی رفتارها
وسرگوپ گری های این حاکمان برای مردم قابل تحمل نخواهد بود.........
کیهان فرهمند: لازم است در اینجا نگاهی گذرا به اصل ماجرا هم بندازم. نمی دانم سه سال پیش بود یا بیشتر که اهالی مردم بغرا که در یک قریه خشک بی آب و علف زندگی می کنند سرخانه مقدار پولی را جمع آوری کردند تا توسط این پول برایی قریه شان برق تهیه کند. این مردم قرار داد را با شخصی بنام عرفانی که صاحب یک آسیاب در منطقه کوشه لاغرجویی بود بستند، مبنی بر اینکه این آسیاب را تبدیل به بند برق نماید و به مردم بغرا برق بدهد. این آسیاب تبدیل به بند برق شد و مردم بغرا یک عالمه دیگر هم هزینه کردند سیم پایه و کنتور و دیگر وسایل که نیاز بود را تهیه کردند. سه ماه مردم بغرا از این برق بهره بردند و لی بعد از سه ماه که نزدیک تابستان بود دعوایی مردم لاغرجویی با شخص عرفانی آغاز شد.
ادعایی مردم این بود که آب کفایت کشاورزی را نمی کند و باید بند برق تعطیل شود. ولی از آنجایی که عرفانی با مردم بغرا قرار داد داشت و باید برایی مردم بغرا برق تهیه می کرد و بند برق را تعطیل نکرد. موضوع جنجالی شد و کار به شکایت رسید. حقیقت این بود که مردم لاغرجویی خواهان تعطیلی بند برق بود، وگرنه آب به اندازه کافی بود. این را همه مردم مالستان می داند. در ضمن مردم بغرا و شخص عرفانی می گفتند که اگر آب برایی کشاورزی کافی نیست ما روزها که مردم کشاورزی می کند بند را تعطیل می کنیم و شب ها که مردم کشاورزی نمی کند از آب برایی بند برق استفاده می کنیم؛ دلایل دیگه که مردم لاغرجویی بهانه می کردند این بود که شخص عرفانی اینجا حق دارد آسیاب داشته باشد و حق ندارد که بند برق داشته باشد، این درحالی بود که زمین بند شخصی بود و عرفانی حق داشت که از زمین شخصی خود چگونه استفاده کند. و همچنین عرفانی سند داشت که نصف آب که از رودخانه عمومی در کوشه لاغرجویی سرازیر می شد مربوط آسیاب بود. مردم لاغرجویی به هیج جیز قناعت نکردند و خواهان تعطیلی کامل بند برق شدند. در نهایت یک روز پایه هایی برق را قطع کردند و سیم هایی شان را به یغما بردند. حتی بعضی هایی شان گفته بودند که ما حاظریم به یهود برق بدهیم ولی بغرا نع! این شکلی شد که این کیس تا بحال ادامه دارد و هیچ طرف موافقت نمی کند و اینجا فقط حقوق مسلم مردم بغرا سوخته است و حالا کار بدینجا رسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر