۱۳۹۱ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

مالستان سرزمین رنج و محرومیت!


نویسنده: کیهان فرهمند.
مالستان یکی از ولسوالیهای ولایت باستانی غزنی است که در غرب این ولایت موقعیت دارد. مساحت آن (۲۲۱۴) کیلو متر مربع بوده و (۲۹۹۴) متر از سطح دریا ارتفاع دارد. طول مالستان (۱۴۰) کیلو متر و عرض آن (۴۰) کیلو متر می باشد. در شرق مالستان ولسوالی ناهور، در غرب آن ارزگان خاص، در جنوب آن ولسوالی جاغوری و در شمال آن ولسوالی اجرستان (دایه) قرار دارد. فاصله آن از مرکز ولایت حدود ۱۲۰ کیلومتر است. مالستان سرزمین سردسیر و کوهستانی است که زمستان آن سرد و برفگیر و تابستانش معتدل و مطبوع است. 
ازجمعیت دقیق این ولسوالی هنوز اطلاعات دقیق دردست نیست اما از سوی منابع دولتی حدود (۱۵۰۰۰۰) نفر جمعیت برای آن تخمین زده شده است. ولی رسانه های آزاد واهالی مالستان در حدود (۱۸۰۰۰) نفر تخمین زده می شود. رشد جمعیت آن ۲/۷ است.
این ولسوالی دارای ۲۷۳ قریه است که این قریه ها از لحاظ جمعیت و مساحت متفاوت بوده از (۱۰۰) الی (۳۰۰) خانوار در هر قریه زندگی می کنند. مردم مالستان از ملیت هزاره و تبار دای فولاد است که یکی از تبارهای بزرگ هزاره به حساب می آید. زبان مردم دری با لهجه هزارگی است. مالستان که دارای یک دره اصلی وسیع و دره های کوچکتر دراطراف آن است ازلحاظ موقعیت جغرافیایی از شرق به غرب امتداد یافته و دارای یک رود خانه بزرگ است که یک شاخه آن از شرقی ترین نقطه مالستان به نام داله سرچشمه گرفته، رو به غرب حرکت می کند و شاخه ای دیگر آن از غرب مالستان از ناحیه قُشنَگ و میرآدینه سرچشمه گرفته در مسیر راه آبهای دیگر را با خود همراه نموده در منطقه شینه ده با شاخه ای دیگر یکجا گردیده به سوی جاغوری سرازیر می شود؛ و در منطقه بادخانه با آب جاغوری متصل و سرانجام اگر خشک سالی نفسش را نگیرد، به قندهار و وادی هلمند می ریزد. مالستان از کوهها و دره های کوچک و بزرگ تشکیل گردیده و زمین زراعتی آن بسیار محدود است. در ولسوالی مالستان (۶۲) باب مکتب فعال بوده که۲۰ باب آن لیسه و ۴۲ باب دیگر مکتب ابتدایی و متوسطه می باشد که حدود (۳۷۰۰۰) دانش آموز در آنها مشغول تحصیل می باشند. مجموع معلمین مکاتب ۵۶۰ نفرند که با تعداد ۱۰۰ نفر کارمند و۷۰ نفر ملازم، در خدمت دانش آموزان و متعلمین قرار دارند و نیز تعداد ۸ کورس سواد آموزی به صورت دائمی مشغول به فعالیت هستند و تعدادی زیادی از محصلین این مکاتب در دانشگاههای کشور راه یافته اند. بنا براساس آمارهای وزارت صحت عامه در این ولسوالی چهار باب کلنیک وجود دارد که یکی از این مراکز صحی دارای بستر است.
مشکلات و چالش ها:
یکی از اساسی ترین مشکلات مردم مالستان در عرصه معارف میباشد. نبود کادر معلمیین مسلکی در مکاتب، طوری که شاید از ۵۶۰ نفر معلم شاید تعداد معلمین که سواد شان از فوق دیپلُم تجاوز کند به ۲۰ الی ۳۰ نفر نمیرسد. متعلمین برایی اینکه بتوانند ازسد بنام کانکور بگذرند مجبورند به کابل آمده و به کورس هایی تقویتی شامل شوند. اما از آنجایی که این امکان تنها در زمستان برایی متعلمین میسر است زمان کم است و دانش آموزان نمتوانند دروس را که در مکتب فرا نگرفته اند در این مدت سه ماه فرا گیرند. همچنین اکثر از متعلمین که از لحاض اقتصادی مشکل دارند به هیچ وجه نمیتوانند به کابل آمده و به کورس هایی تقویتی شامل شوند، و مجبورند که با همان دانش اندک که از مکاتب بی در و پبکر فرا گرفته اند به استقبال کانکور بروند. بنا بر این تعجب ندارد که از ۴۷۷ نفر شرکت کنند در امتحانات کانکور تعداد ۱۹۰ نفر در امتحانات مردود شود. (۱)

همچنین تعداد بیش از۳۰ باب از این مکاتب فاقد ساختمان است که متعلمین محبورند در آفتاب سوزان تابستان و همچنین سرمایی سوزان در تیرماه سال در زیر خیمه ها مشغول به درس خواندن باشد، که در موارد بسیار از متعلمین به امراض عمومی مبتلا میشوند. علاو بر این نزدیک بیست باب از این مکاتب لیسه است که فاقد هرگونه لابراتوار آموزیشی و کتابخانه است که برایی یک لیسه یک امر ضروری میباشد. یکی دیگر از مشکلات در این مکاتب نبود منابع و مطالب متنوع است که بتواند سطح آگاهی متعلمین را بالا بیبرد و به آنها دید منتقدانه بدهد و سطح توقعات آنها را از معلمین و دولت و غیره بالا بیبرد، و متآسفانه هیچ نهاد مدنی نیز در این راستا آنطور که باید فعالیت کند نیست! بعنوان مثال در تمام مالستان حتی یک نشریه فعالیت نمیکند که ۵۶۰ معلم بخواند چه برسد به متعلمین و مردم عادی! گرچند نشریه بنام ( گاه نامه روشنگر ) که توسط اتحادیه تحصیل کردگان مالستان در کابل چاپ میشود وجود دارد. اما همانطور که از نامش پیداست این نشریه گاه نامه است و در ضمن تعداد تیرآژ نیز بسیار پاین است و بنا بر کثرت متقاضیان شاید حتی معلمین را کفایت نمیکند! همچنان بنابر نبود امنیت در مسیر راه این اتحادیه قادر به توزیع آن بصورت درست در منطقه نیست.     
یکی دیگر از مشلات اساسی مردم مالستان نبود شفاخانه که بتواند نیاز هایی مردم را رفع نماید است. همانطور که در بالا آمد مالستان دارایی چهار کلینیک است که یکی از این کلینیک ها داری بستر است، اما این کلینیک ها به هیچ وجه جوابگویی مردم مالستان نیست. نزدیکترین شفاخانه به مالستان شفاخانه شهدا سنگ ماشه است که از دور ترین نقطه مالستان یعنی داله و پشی شیرداغ سه ساعت راه موتر است که برایی مریض هایی عاجل فاصله بسیار زیاد و راه طولانی است در ضمن این راه ها بسیار زیاد خراب و غیر استاندارد است. در اکثر موارد اتفاق افتاده است که مریض ها در وسط راه جان داده باشد. 
مشکلات دیگر مردم مالستان در مورد راه هایی ارتباطی است و از این ناحیه رنج میبرند. دومسیر بیشتر وجود ندارد که مالستان را به شهر غزنی وصل نماید. یک راه از ولسوالی ناهور است که عمدتاٌ خراب است و کمتر کسی از این مسیر تردد میکند. به شکلی که اگر یک موتر این مسیر را برایی رسیدن به غزنی انتخاب نماید حتماٌ در راه چند بار موتر دچار عوارض خواهد شد. علاوتاٌ در زمستان این مسیر بدلیل برف زیاد به کُلی مسدود میشود. مسیر دیگر مسیر ولسوالی قرباغ است که با عبور از ولسوالی جاغوری به قرباغ و از آنجا نیز به غزنی منتهی میشود. همانطور که همه میداند قرباغ یکی از نا امن ترین ولسوالی هایی غزنی است، جایی که برادران ناراضی کرزی در آن تجمع دارد. هرکس که این مسیر را برایی رسیدن به غزنی انتخاب نماید باید ازبه همراه داشتن وسایل چون کتاب ، مدارک دولتی ، و پوشیدن لباس کُت و شلوار خود داری کند.
از دیگر مشکلات مردم مالستان نبود ارتباطات است. تنها شرکت MTN در مالستان فعالیت میکند و در تمام مالستان تنها ده عدد آنتن فرستنده امواج نصب نموده است که کفایت تمام مالستان را نمیدهد. در بعضی قریه ها مردم از کمک آنتن استفاده میکند و متآسفانه آن نیز مشکل مردم را حل نمیکند، و مردم مجبورند برایی اینکه مشلات خود را حل نمایند مسافت زیادی را طی کند و خود را به بلندی کوه برساند تا تلقن کار کند. غیر از شرکتMTN دیگر هیچ شرکت در مالستان خدمات ارایه نمیکند و این شرکت نیز هیچگونه نمایندگی که پاسخگو به مردم باشد ندارد.
مردم مالستان از هیچگونه خدمات اینترنیتی بهرمند نیستند و بکلی از امکانات ارتباطی اینترنت محروم هستند. گرچند در بازار میرادینه و شینیده یک دوتا کفی نت فعال است ولی این دو تا کفی نت جوابگوی نیاز هایی مردم در سطح مالستان نیست، علاوه بر آن این کفی نت ها بسیار سرعت شان پاین است تا جایی که حتی قادر نیست سایت چون یاهو میل را باز کند. همچنان هیچ یک از شرکت هایی تلویزیون چه دولتی و چه خصوصی در مالستان خدمات ارایه نمیکند و مردم مالستان از این خدمات نیز محروم است. گرچند قسمت عمده مشکلات مردم با استفاده از انتن هایی ماهواره در این راستا حل گردیده است اما تلویزیون چون تلویزیون ملّی در مالستان خدمات ارایه نمیکند. همچنین میتوانم اضافه کنم که در مالستان هیچ یک از بانک هایی کشور چه خصوصی و چه دولتی شعبه ندارد و مردم مالستان از خدمات بانکی نیز محروم است.
یکی از اساسی ترین مشکلات مردم مالستان فساد اداری است و ادارات مالستان تا گلو به فساد غرق است. شاید بتوانم با جرآت بگویم که ادارات مالستان یکی از فاسد ترین اداره هایی دولت در سطح کشور باشد. تمام ادارات مالستان به نحوی در فساد گیرند و اکثر مدیران دولتی در مالستان به فساد آلوده هستند. به گونه ای که خیلی ها برایی داشتن پُست در ادارت دولتی در مالستان رشوه هایی کلان را پرداخت میکند تا در مالستان پُست دولتی داشته باشد.
خدا نکند که در این ادارات کار کدام کسی بند شود، باید برایی حل آن مدت هایی زیادی را برود و بیاید و مبلغ هنگُفت را باید بعنوان رشوه پرداخت نماید تا جان خود را از دست آنها نجات بدهد! با وجود این همه فساد اداری در سطح کشور هیچ جایی تعجب نیست که نامه هایی درخواستی مردم مالستان مبنی بر باز سازی در ادارت غزنی مفقود شود! با وجود اینکه ضامن علی هدایت ولسوال مالستان به خبرنگار پژواک قول داده بود که من به مشکلات مردم مالستان رسیدگی میکنم، و شما زیاد سر صدا نکنید، هیچ تغیر در مالستان نیامده و هنوز ادارات مالستان فاسد ترین اداره است و هیچ پروژه عمرانی در مالستان صورت نگرفته است. گرچند یک سری تغیرات در روند مدیریت مکاتب بوجود آمده است که ناچیز و بی فایده است. جدیداٌ تهداب ساختمان ولسوالی مالستان با هزینه دوصد هزار دلار آمریکایی گذاشته شده است، اما کاش ولسوال محترم بنا بر قول که داده بود یک کمی هم به فکر مردم و مشکلات آنها بویژه مکاتب می بود.
مشکلات دیگر مردم مالستان نبود برق است که اکثر مردم قریه ها شب ها در روشنایی الکین زندگی می کنند و خیلی از امکانات امروزی از قبیل کامپیوتر تلویزیون غیره محروم هستند. مالستان با داشتن دره هایی عمیق و رودخانه پُر از آب موقعیت خوبی برایی ساخت بند هایی برق دارد، اگر دولت کدام پُروژه عمرانی صد سازی را در مالستان اجرا نماید نه تنها مشکلات برق مردم مالستان بر طرف میگردد بلکه میتواند به ولسوالی هایی همجوار برق صادر کند. اما از آنجایی که این دولت فاسد هیچ اهمیت به رفاه شهروندان نمی کند این منابع طبیعی نیز بلا استفاده می ماند.
مشکلات دیگر مردم مالستان همانا نبود کار است که خیلی از جوانان این مرز بوم را وادار رفتن به کشورهایی دیگر میکند و خیلی از جوانان بدلیل نداشتن پُشتوانه اقتصادی و نبود کار مجبور به ترک تحصیل میشوند و را هایی غُربت را در پیش میگیرد و از تحصیل باز می ماند. هیچ نهاد و مرجع نسبت به این معضل اجتماعی که دامنگیر مردم است پاسخ گو نیست.
نماینده های نامرد:
در انتخابت دوره قبل پارلمان مردم مالستان بنابر تعدُد کاندید ها از داشتن نماینده در پارلمان محروم ماندند، و هیچ یک از کاندید هایی مطرح مالستان به پارلمان راه نیافت. گرچند عده از مردم مالستان بنابر هر دلیل به سید سجادی و جنرال علی اکبر قاسمی رآی داده بودند و اینها به پارلمان راه یافته بودند و اما هیچ فعالیت برایی مردم مالستان انجام ندادند. ( در دوره قبل خودم بعنوان یکی از ناظرین در شمارش آرا حضور داشتم و میدانم که مردم مالستان به سجادی و علی اکبر قاسمی رآی داده بودند.) در یک مورد که دانشجویان مالستان در کابل به سراغ آقایی سجادی رفته بودند ایشان فرموده بود ” مردم آزره را اگر سلام شی علیک کنی فوری میگوید خر خوره ده کجا بسته کنیم”؟!

اما در انتخابات این دوره پارلمانی، “خانم هما سلطانی ، محمد علی اخلاقی ، چمن شاه اعتمادی” سه تا از نماینده هایی جنجالی ولایت غزنی بود که به پارلمان راه یافت. مالستان با وجود داشتن سه نماینده در پارلمان هنوز نامش در رسانه ها گرفته نمیشود و یکی از ولسوالی هایی فراموش شده هزاره جات است. خانم هما سلطانی با ادعا هایی مکرر مبنی بر اینکه ملاعمر در خانه من است تا جایی خودش را رسانه ایی نمود و امروز کمتر ادم یافت می شود که هما سلطانی را از آدرس رفاقتش با ملاعمر نشناسد.
اما کمتر کسی میداند که محمد علی اخلاقی و چمن شاه اعتمادی نیز دوتا از نماینده هایی مردم هزاره در پارلمان است. این نماینده هایی محترم کسانی است که در دوران تبلیغات انتخابات در مکاتب می امدند و سخنرانی میکردند و وعده هایی بس کلان میدادند، انگار که اگر اینها بعنوان نماینده به پارلمان برود نیروگاه اتُمی در مالستان خواهند ساخت! قبل از انتخابات چه مهمانی هایی بس کلان که ترتیب ندادند و به اربابان قریه چه تحفه هایی (کمپل) که ندادند! عکس هایی خود را به اندازه بسیار کلان چاپ نموده بودند و در خانه هایی مردم پخش می کردند.
اما دریغ از اینکه بعد از راه یافتن در پارلمان تمام وعده هایی را که به مردم داده بودند به فراموشی سپردند و خود شان به قافله دزدان پیوستند. تمام نیاز هایی مردم را فراموش کردند و دریغ از اینکه حتی یک سفر به مالستان داشته باشند و خواست ها و نیازهایی مردم را سوال نمایند و آنرا در پارلمان مطرح کنند. فراموش کردند که متعلمین مالستان هنوز رویی خاک و در زیر خیمه بدون معلم درس میخوانند. فراموش کردند که مردم مالستان بدلیل نداشتن شفاخانه در راه کابل و سنگ ماشه جان میدهد.
صد دریغ و درد که این نماینده های نامرد فراموش کرده اند که از رآی پدران همان دانش آموزانی که در فضای باز و زیر نور داغ آفتاب به رویی خاک و یا در زیر خیمه های تکه و پاره درس می خوانند به پارلمان راه یافته اند. مردم مالستان نیز فراموش کرده اند که اینها چه وعده هایی به آنها داده بودند. مردم مالستان به انتخابات شرکت نمودند و رآی داد ند تانماینده ی در خانه ملت داشته باشند تا وسیله ی برای انعکاس صدای مظلومیت و محرومیت شان باشند اما دریغ که همه امید ها بر آب شد، انگار آنها رآی خود را به رودخانه ریخته اند.
پانوشت ها:
(۱) آمار و ارقام و بعضی معلوماتها در این نوشته از بلاگ ها و سایت های نویسنده گان مالستان گرفته شده است.

(2) این مقاله را درشبکه سراسری مردم هزاره وهمچنین در کابل پرس نیز میتوانید بیابید.

درهمین ضمینه: محرومیت درمالستان  سرزمین فراموش شده پشی  بُغرا مالستان  مالستان مشکلات وچالش ها 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر