۱۳۹۱ فروردین ۳۱, پنجشنبه

مردم مالستان مشکلات ها و چالشها:

نویسنده: حفیظ بشارت

مالستان یکی از دور افتاده ترین ومحروم ترین مناطق ولایت غزنی بشمار میرود که در جنوب غربی ودر فاصله 150 کیلومتری عزنی موقعیت دارد این والسوالی نظر به تخمین های ناقض حکومت پوشالی حدود 150000 نفر جمعیت دارد وحدود 75 هزار نفر واجد شرایط اشتراک در انتخابات تخمین زده شده بود. این والسوالی با داشتن بیشتر از صدوپنجاهزار نفر جمعیت یکی از محروم ترین مناطق افغانستان است طوریکه از ابتدایی ترین خدمات اجتماعی بهره مند نمیباشند. یکی از نیاز های عاجل مردم مالستان داشتن یک شفاخانه متوسط که حداقل جواب گوی مریضان عاجل منطقه باشد است که متاسفانه در سطح والسوالی موجود نمیباشد. با حضور صدهاهزار ارتش اشغالگر وبا چوروچپاول تقریبآ 11 سال از حکومت دست نشانده شان وبالخصوص والیان وابسته به طالب نتوانسته اند کوچکترین کاری را برای مردم انجام بدهند.


قسمتی از والسوالی مالستان:

  نبود مکاتب عالی در منطقه از دیگر چالش های عمده مردم مالستان است که در سطح والسوالی مکاتب محدود بامعلمین غیرمسلکی وجود دارد که اکثرمتعلمین میبایست مسافت زیادی را طی بکند تا خویش را به یک لیسه غیر استاندارد افغانی برسانند.از سوی دیگر مکتبی وجود ندارد که بتواند مضامین صنف دوازدهم را تدریس نمایید اکثرمتعلمین دوره لیسه با فراغت از صنف دوازدهم قادر به سپری موفقانه کانکور نمیباشند زیرا نبود معلمین مسلکی وامکانات تحصلی دلایل برجسته این چالش میباشد. آن عده متعلمینی که به درجه صنف دوازدهم میرسند از نداشتن دانش کافی رنج میبرند وتعدادی کثیری شان قادر اند بنا به ارتباطات خانوادگی بامدیر مکتب از مالستان به کابل رفته آموزش های ضروری رابرای سپری از کانکور فرامیگیرند. تابتوانند از فلتر وتقلب های بیشماری وزارت تحصیلات رژیم عبور کنند وبه رشته دلخواه خویش کامیاب شوند.
یکی از مشکلات عمده وبسی مهم دیگر، نداشتن یک سرک خوب خاکی است سرک خاکی کنونی حدود صد سال قبل ساخته شده بود ویا هم بیشتراز صدسال که متاسفانه تاریخ دقیق ساخت اش را در دست نداشتم، از آن تاریخ ببعد هیچگونه توجه در این مورد نشده است. چند سال قبل چند ایجنیرآلوده به فساد مالستانی بازسازی سرک را به اجاره گرفتند البته قرار بود این سرک درجه چهار ساخته شود اگر هم ساخته میشد از درجه خارج ومافوق درجه محسوب میگردید. اما باگذشت چند ماه خود را برشکست اعلان کرده همه پول این پروژه را به غارت بردند. مردم تحت ستم ومظلوم مالستان سرک های درجه اول و پخته کاری را با داشتن وکیل های خایین و حکومت دار فاصد همرا با اینجینیر های آلوده به فساد به خواب های شیرین بیبنند. محال است اتفاق بیفتد که سرک مالستان ذریعه چنین افراد بازسازی ودرجه بندی گردد.

   وضعیت سرک فعلی مالستان:

نابودی طبیعت ، خشکسالی ، نداشتن برق ، نبود کار ، سقوط زراعت ومالداری ، فقرروز افزون ، نداشتن کادر دولتی دلسوز ، افزایش فساد و.....غیره را میتوان ازدیگرچالش ها ومشکلات عمده مردم مالستان نامبرد.

هیاهوی انتخابات پارلمانی رژیم و شورشوق کاندیدان درسال 1389:
بتاریخ 31 حمل 1389 ثبت نام نامزد های انتخابات پارلمانی رژیم کابل در سراسر افغانستان آغاز شد واین انتخابات دومین دور انتخابات پارلمانی حکومت دست نشانده آمپریالیزم آمریکاه بود که بتاریخ بیست هفتم سنبله برگزار شد و تعدادی زیادی از وطن فروشان در این انتخابت نمایشی برای احراز کرسی های نمایشی ثبت نام کردند. بنابه قانون انتخابات رژیم ، هر فرد باید در ولایت مربوطه خویش برای مزدوری ثبت نام میکردند که عده ی زیادی ازاشخاص خایین از سراسر افغانستان بصورت عام ووالسوالی مالستان بصورت خاص در انتخابات بیست هفتم سنبله سال 1389 رژیم ثبت نام کردند که ازجمله هزاران داوطلب ، تعداد وطن فروشان مالستانی ولایت غزنی به شش نفر میرسید.
محمدعلی اخلاقی ، هماسلطانی ، چمن شاه اعتمادی ، آمنه مجاهد ، کریمی شیرداغ وکریمی پشی کاندیداهای انتخابات پارلمانی در مالستان بودند که برای احراز کرسی های نمایشی و دالری پارلمان رژیم به رقابت پرداختند تبلیغات وتوضیح پوستر های انتخاباتی در سطح والسوالی مالستان اولین گام بسوی پارلمان دالری بود که باید انجام میشید البته این کمپاین تنها مربوط والسوالی مالستان نمیشد بلکه در سطح ولایت غزنی به تبلیغات وسیع پرداختند. هریک از کاندید های متذکره مبالغی هنگفتی را هزینه تبلیغات وسیع در سراسر ولایت ووالسوالی نمودند.
از سوی دیگر مشکل امنیتی در والسوالی های پشتون نشین غزنی چانس ورود نماینده های مالستانی را به طویله خانه خیانت افزایش داده بود. این مسله را میتوان دلیل اصلی راه یافتن سه نماینده از یک والسوالی کوچک غزنی محسوب کرد علاوتآ نبود یک رئیس پشتون در صدر انتخابات را نیز میتوان عوامل دیگری از ورود این نمایندگان دانست طوریکه در دور اول انتخابات نمایشی رژیم حتا یک نماینده مالستانی هم راه نیافته بود. موضوع اصلی دیگریکه این نمایندگان باید انجام میداد مسله دید وبازدید از مناطق و قریه جات مالستان بود وبرای جلب جذب کردند مردم به مناطق مختلف باید سفر میکردند وبا افراد بانفوذ هرمنطقه دیداروگفتگو میکردند واز طریق آنان توجه طبقه تحت ستم را جلب میکردند که یقینآ اینکار را باهزاران چال و نیرنگ انجام داده اند وبرای فریب ملت دست به هرکاری زده اند شاید هریک از این خایننان بارها قول بازسازی والسوالی مالستان را داده اند که چنین میکنیم وچنان...........
اعلان نتایج وکاندیداهای برنده مالستان:
انتخابات پارلمانی درولایت غزنی نسبت به دفعات قبل افتضا آمیز تر بود در دوولسوالی قره باغ و اجرستان اصلآ نتوانستند صندوق های رای گیری را انتقال دهند. در والسوالی های رشیدان ، آب بند و گیلان نه کسی رای داد و نه کسی توانست تقلب کند از این پنج والسوالی متذکره هیچ رای حقیقی و تقلبی وجود نداشت. در قره باغ اختلاف های قومی میان نماینده های هزاره وپشتون باعث شد که هیچ یک از طرفین نتوانند تقلب کنند. از سوی دیگر بنا به نبود امنیت و تحریم مطلق انتخابات در مناطق پشتون نشین وعدم امکان تقلب کاری انتخاباتی در این مناطق باعث شد که اکثر نمایندگان پشتون ازورود به پارلمان باز بمانند و حتا معروف ترین وکیل ولایت غزنی مانند سلطانزوی، نتوانست به پارلمان نمایشی راه پیدا کند. از طرف دیگر شرکت وسیع مردم هزاره در انتخابات ودرعین حال مساعد بودن اوضاع امنیتی برای اشتراک کنندگان، باعث شد تعدادی کثیری از نمایندگان هزاره به پارلمان نمایشی رژیم راه یابند.
علاوتآ کاندیداهای پشتون نتوانستند در مناطق شان رای بیاورند ویا تقلب نمایند هیچ یک ازکاندید های پشتون موفق نشدند تا به پارلمان رژِم راه یابند. از مجموع یکصدوهشتادو هزار آرای ولایت غزنی یکصدو شصت وپنج هزار مطلق آن به نمایندگان هزاره تعلق گرفت. برعلاوه بیشتر از شش هزار از مجموع آراء به تاجیک های مرکز ولایت اختصاص داشت درحقیقت برای کاندیداهای پشتون کمتر از 500 رای حقیقی و تقلبی باقی نماند. نتایج شمارش تخمینی آراه در محلات رای دهی والسوالی مالستان قرار ذیل بود. والسوالی مالستان دارای 138 محل رایدهی بود از جمله 69 محل برای مردان ، 38 محل برای زنان و 31 محل دیگر مربوط کوچیها بود. انتخابات در 24 مرکز برگزار گردید و مجموع آراه ارایه شده تقریبآ سی هزار رای بود. به این اساس والسوالی مالستان موفق شد سه نماینده بنام های محمدعلی اخلاقی ، هماسلطانی وچمن شاه اعتمادی را به پارلمان بفرستد.
                                                                نماینده خاص مالستان
دست آورد مدل های مالستانی بعد از تقریبآ دوسال در پارلمان :
نماینده های مالستانی بعد از موفقیت سرزمین زیبای خویش را فراموش کرده وبه ملت تحت ستم مالستان پشت کردند انگار شتردیدی ، ندیدی. هریکی به سراغ کیسه های دالر خویش رفتند هماسلطانی به سراغ دالرهای گروهگ وابسته به القاعده رفت و به کمک اشغالگران غربی طالب شد وسپس یک میانجی ناکام وبی آبرو در صحنه های سیاست غلط وآله ی دست بازیگران کثیف طالب و بادرانش گردید وسپس بیشرمانه اعلان داشت که ملا صاحب در خانه اش است ومن قاصد بهاری هستم که سالها ست مردم منتظرش بوده اند "قاصدک صلح". بعد از رسانه ی شدن هما وظهور ایشان در پرده های تلویزون مردم مالستان شوکه شدند واکثرآ ازاینکه ایشان را منحیث نماینده انتخاب کرده پشیمان بوده اند وحتا تعدادی از مزاری پرستان مالستانی وهزاره های وابسته به مزاری از قاصدک شدن هما با قاتل مزاری شدیدآ ناراحت شده وقهروانزجار خویش را نسبت به مدل ومزدور آمپریالیزم اعلان داشتند وازاینکه رای خود را به صندوق هما ریخته بوده اند ابراز تاسف کردند.
از سوی دیگر بعضی از هوادارانش از این موضوع خرسند بودند و به این باور بودند که چنین موضوع مهمی نمیتواند دروغ باشد واکثرفامیل ، رفیقا ، خویشاوندان وحتا بعضی هوادارانش از این قاصدک شدنش افتخار میکردند. زیرا ملاقات با ملا عمر که یکی از مرتجع ترین وزن ستیز ترین موجود روی زمین است وموجودیت فزیکی اش در هاله ی ابهام قرار دارد بسی مسله مهم وبرجسته است این موضوع یکی از مسایل مهم قرن محسوب میگردد. متاسفانه این موضوع دیری نپایید و بهاری که باید بوسیله ی هماجان شگوفا میشد، نشد به یک خیال پردازی بچه گانه وقصه های امیر ارسلان رومی مبدل شد وهمه چه پوچ از آب در آمد وبلاخره مدل مالستانی ناکام ، مردم مالستان شرمنده و مردم افغانستان نامید تر از همیشه.
                                                                 وضعیت پلچک ها در مالستان
شیخ اخلاقی و شیخ اعتمادی دو نماینده دیگری مالستانی است که باهزارن چال و نیرنک رای های مردم را به یعما برده ودر فکر جیب پرکردندهای خویش میباشند مدل خانم مالستانی توانسته بود با زن ستیز ترین فرد جهان ملاقات کند و تصویری خوبی از خود به نمایش بگذارد اما رجال های مالستانی مخفیانه در فکر بدست آوردن خریطه های دالری میباشند. شیخ اخلاقی نماینده مردم مالستان دارای سابقه استادی در دانشگاه خاتم النبین یکی از مرتجع ترین وزن ستیز ترین دانشکاه ها با شیوه تندروترین ودرنهایت پیرو خط امام جمهوری اسلامی تحت رهبری شیخ جلاد وجنایت کاری جهادی آصف محسنی میباشد. وی همچنین بنا به علاقه مندی دالر و افغانی مصروف وظیفه های متعددی چون نماینده ناکارا مردم شریف مالستان در پارلمان رژیم پوشالی ، استاد در دانشگاه کاتب ، استاد در دانشگاه علوم اجتماعی ، مدیر مکاتب شخصی خویش برعلاوه مصروفیت های زندگی روزمره میباشد.
ضرب المثلی است که میگن دو خربوزه را نمیشه در یک دست گرفت. ولی شیخ مالستانی تقریبآ چندین خربوزه در یک دست گرفته است جالب نیست!
وقتی شیخ صاحب مصروف چنین فعالیت های متعدد باشد پس چیطور میتوان انتظار داشت تا طرح های بازسازی و انکشاف منطقوی را برای مردم خود (مالستانی های شریف) در پارلمانی نمایشی رژیم ارایه کند. اینکار به وقت نیاز است که ایشان ندارد ، اینکار به تفکر و استعداد نیاز است که از عهده یک شیخ پیروخط امام برنمی آید !
همانطوریکه از یک شیخ برجسته مالستانی (اخلاقی) کاری ساخته نیست از شیخ اعتمادی نیز کاری ساخته نیست. زیرا شیخ اعتمادی گذشته اصلآ روشنی نداشته و از انسان های ضعیف وناتوانی است که حتا جرعت صحبت را در طویله خانه نمایشی رژیم ندارد وازاینکه تقریبا در دوسال گذشته منحیث یک نماینده نمایشی چوکی خالی خیانت و وطن فروشی را پر کرده کافی است. از سوی دیگر شیخ ها برای رشد و انکشاف منطقه تربیه نشده اند بلکه برای اخلال وعقب نگهداشته شدن جامعه تربیه شده اند. اصل وظیفه شیخ های تربیه شده جمهوری اسلامی تبلیغات وسیع به نفع جمهوری اسلامی ، ایده های خط امام و تبلیغات فقه جعفری در افغانستان بصورت عام و هزاره جات بصورت خاص میباشد.
حرف آخر :
اشخاص استفاده جو و مکار کار زار فریب دهی را در سراسر مالستان و ولایت غزنی به راه انداخته واز هر رشته بافته ی ممکن کار گرفتند وبه یک صدو بیست چهار هزار پیغمبر و ملاییک مقرب و غیر مقرب خدا سوگند خوردند که بغیر از خدمت به مردم دیگر هیچ هدفی از این کار ندارند. وهمچنین حرف های مانند این (اگردر دور اول انتخابات پارلمان نمایشی ما نماینده میداشتیم وحال این ولسوالی فراموش نمی شد) وحکومت مجبور بود برعلاوه توجه جدی شفاخانه مجهز ، مکاتب عالی وسرک های مارا نیز قیر ریزی میکرد وحال پروژه های انکشافی متعددی به والسوالی مالستان آورده میشد، بارها بزبان آورده اند. اخلاقی ، اعتمادی و هما ، خدا شاهد است که ما بفکر پول و قدرت نیستم و قلب ما برای بهبودی زندگی مردم می طپد. هنوز هم سری وقت است اگر میخواهید که کسی از حق و حقوق مردم مالستان دفاع کند به ما رای بدهید ونگذارید مردم ما یتیم باقی بماند در ضمن به فلان وفلان رای ندهید کاری از دست شان ساخته نیست. مردم فکر میکردند که این افراد برای بازسازی والسوالی مالستان وبرای خدمت به مردم سرمایه های هنگفتی خویش را به مصرف رسانده اند وبخاطر مردم مالستان راهی پارلمان شده اند. درحالیکه واقعیت چنین نبوده ونخواهد بود همه خاینین که در لباس نماینده ملت ظاهر شده اند یک مشت دزد و وطن فروش میباشند وهدف مشخص خود را دارند وبخاطر منافع شخصی وخانوادگی خویش دست به چنین قیماری زده اند بنآ اهدافی را که این نمایندگان دنبال میکنند اولآ بدست آوردن مبالغ هنگفت دالر و کسب نام نشان است وثانیا مزدوری ووطن فروشی برای اضلاع متحده آمریکاه وآمپریالیزم غرب را میتوان هدف غایی این مزدوران محسوب نمود.
در واقع نمایندگان مالستانی کفتار های لاشخور ویا روباهای مکارهستند که در جو تیره وتار سیاسی کشور به هیاهوی پرداخته بودند وکار زار شعبده بازی ووعده دادن های دروغین همه و همه برای جذب آرای مردم مالستان به راه افتاده بودند با تمام شعار های میان خالی ومصارف سرسام آور موفق شدند به پارلمان راه پیدا کنند. اما در دور قبل پارلمان ، پارلمان رژیم عاری از نمایندگان مالستان بود وحال دارای سه نماینده میباشد بنآ چه تغیری را میتوان در مالستان محسوس کرد؟ به یقین جواب منفی است. نماینده های مکار هریکی بعد از اخازی رای مردم با فریب های عظیم ودروغ های بزرگ مصروف خدمت به امپریالیزم است وسرگرم جمع آوری کیسه های دالری وحساب کتاب دالر میباشند ومردم مالستان در فاصله های دور از محرومیت جدی رنج میبرند ومادران مالستانی بنا به عدم موجودیت شفاخانه ، کلینک وغیره هر لحظه با مرگ مشت وپنجه نرم میکنند. در زمستان گذشته چندین مادر بنا به نبود یک شفاخانه جان های شیرین شان را از دست دادند ولی نمایندگان شان یا طالب گشته اند و یا بیشتر از پیش ملا.
شعر هارون یوسفی را همراه با تغیرات ایجاد شده به اشتراک میگذارم :
خواب میدیدم که طالب گشته ام *** آدم مصلح و جالب گشته ام
خواب میدیدم سوارلاری گشته ام **** زدست مالستانی ها فراری گشته ام
کوچ من در لابلای چادری ****میخرامد مثل یک کبک دری
مردمم در مالستان مانده روز شب **** میفرستند ناسزااز زیر لب
سی دی و دی ودی را بشکسته ام *****تی وی را با بند تنبان بسته ام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر