نویسنده: کیهان فرهمند |
پیش درامد!
جنگ در سوریه به شدت ادامه دارد و سلفی ها در حال رسیدن به قدرت در سوریه است. جنگ در سوریه از دوسال بدینسو بین بشاراسد و مخالفانش که خود را ارتش آزاد سوریه معرفی می کنند و از حمایت هایی همه جانبه ایی غرب و کشورهایی عربی نظیر عربستان سعودی ، اردن ، و دیگر کشورهایی عربی برخوردار هستند جریان دارد و قربانی هایی فراوان را گرفته است. بخشی از این قربانی ها مهاجرین است که از افغانستان هستند و تحت پوشش سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) قرار دارند. بدین معنی که مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه مهاجرشناخته شده سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) هستند و بخشی اغظم از این مهاجرین بیش از ده سال می شود که زیرپوشش سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) قرار دارند. چند تن از مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه کشته شده اند و چند نفر دیگر نیز گروگان گرفته شده اند.
همچنین در تاریخ 5 حمل خبرگزاری المان گزارش داد که سازمان ملل متحد اعلام کرده از 100 همکار خود در سوریه نیمی از آنها را از سوریه خارج می کند. مارتین نیرسکی، سخنگوی سازمان ملل متحد افزود که به حدود ۸۰۰ تن دیگر از همکاران محلی گفته شده تا اطلاع ثانوی کار خود را از خانه انجام دهند. به گفته دیپلماتها در همین رابطه به علت افزایش خطر جانی در سوریه، دفتر کار الاخضر ابراهیمی، نمایندهی مشترک اتحادیه عرب و سازمان ملل در سوریه نیز تعطیل خواهد شد. بنا به اطلاعیهای رسمی کارمندان شاغل در دفتر آقای ابراهیمی به لبنان یا قاهره منتقل میشوند.
خبر دیگر اینکه «یاسر العجلونی» شیخ اردنی، مدعی شده که بر اساس یک "فتوای شرعی"، به اسارت درآوردن زنان سوری در جریان نبردهای جاری در این کشور و بهره برداری جنسی از این زنان "اسیر"، جایز است. به گزارش از سایت خبری شبکه سی ان ان عربی: این شیخ سلفی وعده داده است که «ان شاء الله در یک فایل ویدیویی، فتوای جایز بودن گرفتن کنیز از میان زنان سوری برای جنگجویانی که آنها را در نبردهای سوریه اسیر کرده اند، تشریح خواهم کرد. آنها می توانند زنان اسیر سوری را بدون مهریه و بدون ازدواج، به تملّک خود درآورند و البته باید در مراجع حکومتی، انتساب فرزندانی که از این زنان به دنیا می آید به خود را ثابت نمایند».
از جاکارتا نیز گذارش است که عده از مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه سر از جاکارتا در اورده اند و گفته می شود که مهاجرین که وضعیت اقتصادی بهتری دارند راهی اندونزی و ترکیه شده اند ؛ اما آنهایی که وضعیت اقتصادی خوبی ندارند در بین جنگ گیر مانده اند و هیچ راهی ندارند.
سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) سکوت شرم آور؟ یا فرار از مسوولیت؟
همه می دانیم که سازمان بین اامللی مهاجرت (UNHCR) به منظور حمایت از مهاجرین بوجود آمده است و کارش در سرتاسر جهان حمایت از مهاجرین و آورگان است که اکثراً در جنگ و یا هم بخاطر شرایط بد دیگر از کشور و وطن خود آواره شده اند. مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه نیز کسانی هستند که بنابر وضعیت بد افغانستان در چند دهه اخیر آواره شده اند و در سوریه پناه گزیده اند. اما همین مهاجرین حالا در سوریه گرفتار شرایط جنگی هستند و در خطر نابودی قرار دارند. تنها راه که وجود دارد این است که سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه را از سوریه در یک کشور امن دیگر انتقال بدهد. این یکی از مسوولیت هایی این سازمان است و این سازمان نیز بدین منظور تأسیس شده است. حالا چرا این سازمان در قبال مهاجرین کم کاری می کند، خدا می داند.
سکوت دولت افغانستان و وزارت خارجه!
چند مدت پیش شبکه بی بی سی فارسی گزارش را ار مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه که موفق به فرار در ترکیه شده بود به نشر رساند و در این گزارش ابعاد چگونگی خطر مهاجرین در سوریه به تصویر در آمده بود. اما جالب اینجا است که دولت مردان افغانستان و در رأس آن حامدکرزی ریس دولت و مهمتر از همه وزارت خارجه و وزارت مهاجرین افغانستان هیچ حرفی نزده اند و از سازمان ملل نخواسته اند که مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه را از آن کشور در یک کشور امن دیگر منتقل نماید. گفتنی است که وزارت خارجه افغانستان در سوریه سفارت ندارد وتنها در عراق، مصر و اردن سفارت دارد. همچنین اینکه مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه نیز تحت پوشش سازمان بین المللی مهاجرت (UNHCR) قرار دارند و تنها مدرک هم که دارند همانا برگه مهاجرت (Refugee) است.
سیاست مداران افغانستانی (هزاره) و نمانیده هایی پارلمان!
متأسفانه سکوت شرم آور تنها به دولت طالبانی حامد کرزی محدود نمی شود بلکه سیاست مداران افغانستانی و بخصوص سیاست مداران هزاره، آنهایی که از درون خود مردم هزاره برخواسته اند و با حمایت مردم هزاره با نان و نوایی رسیده اند نیز در بر می گیرد. جالب است که هیچ یک از این سیاست مداران لام تا کام حرفی نزده اند. شاید کسی بی پرسد که اگر اینها حرف بزند چه خواهد شد؟ به همه معلوم است که حرف این سیاست مداران و نمایندگان پارلمان تأثیر بسزایی دارد. بعنوان نمونه می توانم ازمصاحبه آقایی خلیلی در رابطه به نثل کشی مردم هزاره در پاکستان یاد کنم که بدنبال آن اکبرگنجی نویسنده معروف ایرانی با استناد به آن مقاله را در این مورد در رادیو زمانه منتشر کرد.
قلم بی رنگ نویسندگان!
جالب زمانی است که وقتی بی بینی حتی قلم بدستان، آنهایی که انواع اقسام القاب را یدک می کشند و در نقد این و آن قلم زنی می کنند نیز سکوت شرم آور را اختیار کرده اند ، انگار قلم شان جوهر ندارد و خشک شده است. از دوسال بدینسو که در سوریه جنگ جریان دارد و هموطنان ما در سوریه گیر مانده اند هیچ یک از این نویسندگان نام آشنایی بی نام هیچ مطلب در این بابت نوشته نکرده اند و تنها شخصی که در این راستا فعال است عارف ادبی است و هراز گاهی در سکوت مطلب نشر می کند و متأسفانه چندان کسی هم به نوشته و گزارش هایی ایشان اهمیت نمی دهد. انگار حتی خوانندگان سکوت نیز در صف سکوت کننده گان قرار دارد.
صف طویل سکوت کننده گان!
جالبتر و عجیب تر از همه این است که جامعه هزاره نیز در این مورد سکوت اختیار کرده است. هزاره هایی افغانستان که به قول معروف به مشکلات خود گرفتار است و هر روز در افغانستان مشکلات جدید سبز می شود. اما این تنها هزاره هایی افغانستان نیست که در مورد مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه سکوت اختیار کرده است. بیش از دو میلیون هزاره در ایران زندگی می کند که اینها در رابطه با کشتار مردم هزاره در پاکستان بی تفاوت بودند و هیچ کار نکردند، بهانه شان نیز این بود که دولت ایران اجازه نمی دهد، اما سوال اینجا است که آیا دولت ایران در این رابطه هم اجازه نمی دهد؟ آیا کسی اصلاً تلاش کرده است که کسی اجازه نداده است؟ همچنین اینکه تا چند روز پیش هزاره ها در پاکستان مورد کشتار سیستماتیک قرار می گرفتند و آنها صدایی شان را بلند کردند و دیگر مردم هزاره در اقصانقاط جهان نیز با آنها همصدا شدند، اما همین هزاره هایی پاکستان حالا در مورد فاجعه که هزاره هایی مهاجر مقیم سوریه را تحدید می کند بی تفاوت هستند. از همین بچه هایی هزاره پاکستان هستند نویسنده هایی که به زبان اینگلیسی نوشته می کنند ولی متأسفانه کسی اهمیت چندان نمی دهد که در سوریه چه می گذرد و مهاجرین را چه خطر تحدید می کند. سکوت جامعه هزاره تنها به ایران افغانستان و پاکستان خلاصه نمی شود بلکه دامنه آن به هزاره هایی مقیم استرالیا نیز می رسد. هزاره هایی استرالیا که خود نیز آورگان فراریان هزاره هایی افغانستان ایران و پاکستان هستند نیز در مورد سوریه سکوت کرده اند و هیچ صدایی که بتواند در انتقال آنهااز سوریه در یک کشور امن دیگر مؤثر واقع شود بلند نمی شود. مردم هزاره در استرالیا هزارن تا نهاد دارند که مهمترین و معروفترینش هزاره فیدریشن است. حالا معلوم نیست که در رأس این هزاره فیدرشن چه کسی است و آن ارگان را چه کسی احاطه کرده است که اینقدر ضعیف عمل می کند. این سکوت و دامنه اش از این هم فراتر می رود و به کاربران فیسبوک هم می رسد. جالب است مگر نه؟ یک نفرا حاظر است هزاران دروغ بگوید و در فیسبوک نشر نماید، ولی هیچ کس حاظر نیست که حتی یک کلمه در مورد خطر که مهاجرین افغانستانی مقیم سوریه را تحدید می کند بنویسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر