۱۳۹۱ شهریور ۱۶, پنجشنبه

سنگسار در قانون جعفری (شعیان) افغانستان



سنگسار عمومآ در جامعه عقب افتاد و سنتی افغانستان یک عمل وحشیانه است که معمولآ بالای افرادی از زن و مرد صورت می گیرد، که یک طرف قضیه عبارت از زن متحل یا شوهر دار باشد و رسمآ مطابق به شریعت اسلامی نکاح شده باشد در آنصورت مطابق به شریعت اسلامی سنگسار می گردد. در حقیقت سنگسار حد شرعی زنای محصنه است که در خصوص مرد و زن زناکار تحت شرایط خاص احصان اعمال می گردد. از سوی دیگر ارتباط برقرار ساختن جنسی غیر مشروع با زن شوهر دار عبارت از زنا می باشد. اگر ثابت گردد که زن رسمآ نکاح مردی دیگر بوده و بدون درنظر داشت قوانین شرعی مرتکب چنین اشتبا گردیده هردو طرف قضیه یعنی مرد و زن سنگسار می گردد.  

در واقع زنا عبارت از عمل جنسی است که مردی با زن شوهر دار یا متحل ویا نکاح شده، ارتباط جنسی برقرار می کند، برعکس در صورتیکه زن متحل نباشد و نکاح مردی نشده باشد و بالعکس مرد متهل باشد، در آنصورت طرفین سنگسار نگردیده بلکه در محکمه اسلامی زن مجرم به نکاح مرد در می آید. در این حالت طرفین از سنگسار نجات می یابند، بنابراین این عمل یک عمل زن ستیزی است که از سوی علمایی اسلامی در جامعه مرد سالار و سنتی انجام می پذیرد. البته مجرمین در این حالت نیز جزا داده می شوند، حد اقل مدت را به زندان انداخته شده وسپس در ملای عام شلاق زده می شوند.


مهمتر از همه ، همه مذاهب اسلامی روی سنگسار تایید کرده و همه فرقه های مذهبی اسلام سنگسار را عملی می کنند. چنانچه در کشور های اسلامی مانند عربستان سعودی ، ایران ، افغانستان و ساییر کشور های اسلامی دیگر همواره سنگسار نموده اند و می کنند. مشخصآ در افغانستان افرادی زیادی در دادگاه های محلی توسط ملا های مرتجع و ریش سفیدان منطقه سنگسار شده اند، متاسفانه زوجین متعددی در همه مناطق افغانستان به این شیوه جان های شان را از دست داده اند. چنانچه در سال گذشته دو جوان مجرد که قلبآ همدیگر را دوست داشتند با در نظرداشت اینکه بعد از نکاح شرعی ارتباط جنسی برقرار کرده بودند توسط مولوی های محل و ریش سفیدان منطفه به همکاری طالبان سنگسار شدند. 
در حالیکه این زوج جوان بعد از فرار از منطه ابتدا نکاح نموده سپس ارتباط جنسی برقرار نموده بودند ، با این حال که زن مذکور شوهری نداشته و مطابق به قوانین شرعی اسلامی واجد شرایط سنگسار نبودند، نهایتآ در دادگاه محلی محاکمه شدند و سپس وحشیانه سنگسار گردیدند. متاسفانه علمای دین اسلامی چه از فرقه شیعه و چه از فرقه سنی باشند بدون در نظر داشت انسانیت زوج های زیادی را به کام مرگ فرستاده اند. این فیصله نامه های وحشیانه از سوی علمایی دین شامل همه فرقه ها بخصوص اهل سنت و شیعه باعث شده که سالانه تعدادی زیادی از زنان خود را به دار بزنند و تا ازهمه بدبختی های که بوسیله ای علمایی مذهبی برسر شان می آید رهایی یابند.

در حومه های پایتخت اافغانستان نیز محکمه ها چنین حکمی را صادر کرده اند و می کنند، البته آنچیزی واضح است این است که منبع محاکمه ساختن همه افراد از سوی قضات در افغانستان قرآن و احادیث اسلامی و همچنین توضیح المسایل علمای فقه جعفری می باشد. بنابراین هیچگاه قوانین انسانی و حقوق بشر رعایت نمی گردد. حتا افراد جوان را به جرم دوست داشتن نیز روانه ای زندان نموده اند.
علاوتآ آنعده از زوجین که عاشقانه همدیگر را دوست دارند و بعد از فرار نکاح کرده ارتباط جنسی برقرار می کنند ، متاسفانه نیز از سوی علمای دین و ریش سفیدان منطقه به زنا متهم شده یا در ملای عام سنگسار می شوند و یا بصورت مخفیانه بخاطر آبرو عزت دروغین شان ترور می کنند. بیشتر این جنایات از سوی خانواده دختر انجام می گیرد، با آنکه میداند که فرزندش مطابق به قوانین شرعی اسلامی توسط یکی از ملای مرتجع دیگر نکاح شده و بعد از نکاح ارتباط جنسی برقرار کرده اند با آنهم از خونش صرف نظر نمی کنند و بخاطر غیرت های ناپسند و ناشایست از طریق افراد مرتجع دست به چنین اعمال وحشیانه می زنند.
بنابراین سنگسار یکی از وحشیانه ترین اعمال اسلامی است که توسط افراد مرتجع و تندرو مذهبی عملی می گردد، در این مورد هیچ نهادی قادر نیست که این عمل وحشیانه را در جوامع مانند افغانستان از میان بردارند. مسله ای که بسیار درد آور است این است که مولوی های اهل سنت از عالمان مرتجع عربستانی پیروی می کنند و ملاهای مرتجع شیعه از آخوند های ارتجاعی جمهوری اسلامی پیروی نموده و دست به اعمال سنگسار برده ، فیصله مرگ صادر می کنند.  بنابراین شیعیان افغانستان نیز مطابق به قوانین شرعی اسلامی و بخصوص مطابق به دستور العمل توضیح المسایل که دست ساخته مرتجعین جمهوری اسلامی است عملی نموده زنان ومردان عاشق را بخاطر ارتباط جنسی نامشروع متهم به زنا نموده، سنگسار می کنند.

اما در مالستان:

خوب یادم است ، زمانیکه پسر بچه ای بیش نبودم مردی را از قریه رباط بجرم زنا دره می زدند، مردان با صورت پوشیده در دو طرف مجرم قرار گرفته بودند و مجرم را با قدرت تمام  شلاق (دره ) می زدند. من که از میان مردان تماشاگر این صحنه بودم ، از ترس بدنم می لرزید و سعی می کردم چشمانم را ببندم.


مهمتر از همه پلان ملا های مرتجع این بود تا مردی زنا کار را همراه با خانم متحل که مرتکب جرم شده بود سنگسار بکنند، اما  مجرم بنا به داشتن واسط قوی ورشوت، توانست از مرگ حتمی نجات پیدا بکند وبه حد اقل جزا محکوم گردد. که همان 70 تا 80 ضرب شلاق (دره) محکوم گردید. جالب از همه زن را بدون محکمه کردن طلاق دادند و برای شوهر زن مجرم، خانم جدیدی را با هزینه مرد زناکار نکاح نمودند و قضیه بعد از مدتی با دخالت افراد با نفوذ خاتمه یافت.


فرضآ اگر مجرم از طریق واسطه و رشوت پیش نمی آمد ، یقینآ از سوی ملا های مرتجع سنگسار می گردید، علاوتآ اگر فردی می بود که نه واسطه داشت و نه پول برای رشوت ، یقینآ از زیر تیغ جلادان مالستانی نجات پیدا نمی کرد، چنانچه چندین دزد دیگر را در محکمه های صحرای در ملای عام اعدام کردند. در حالیکه این افراد حق داشت وکیل بگیرد و مطابق به قوانین شریعت اسلامی محکمه شوند، متاسفانه آن افراد نه مطابق به شریعت اسلامی و نه مطابق به قوانین حقوق بشری محکمه گردیدند. از دید من یک محکمه کاملآ صحرایی گردیدند. گرچند آن اعدام ها مناطق مالستان را از گزند مجرمین محفوظ نگهداشت، اما در حق آن مجرمان یقینآ ظلم شد. 
شمس
10 دلو 90

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر