۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

ب) بازیهای داخل خانه



1- اَکلَی دُکلی:-
یکی از بازیهای مورد علاقه ی اطفال اکلی دوکلی بوده که بشتر بین اطفال خوردسال معمول می باشد. قواعد آن طوریست که سه یا چهار نفر یکجا میشوند و پنجه های دست شان را روی زمین طوری قرارمی دهند که به آسانی ناخنهای آنها شمارش شود. بعد یکی از طرفین کلمات که در ذیل زکر میگردد، آنرا به زبان جاری نموده و ناخن اش را روی ناخن های دیگران می گذارد.
کلمه ی (بُرکش )روی هر ناخن که گفته شود همان ناخن قات می شود. هر کس که تمام ناخنهایش قات شود از بازی بیرون میشود و احساس خوشحالی نموده خودش را کامیاب میداند. این روال تا زمانی ادامه پیدا می کند که فقط یک ناخن روی زمین مانده باشد. بعد فقط همان ناخن و زمین را با گفتن کلمات زیر به شمارش می گیرد. اگر باز هم (بُرکش ) به زمین تمام شد، چشم صاحب ناخن را بسته و با مشت به پشت اش می زند. و از او می پرسد که چه کسی بود؟ اگر او جواب درست را ارایه کرد و شخص که او را زده است نامش را گرفت بازی تمام می شود.
اگر نتواند درست جواب دهد بازهم با مشت به پشت اش می کوبد تا اینکه تسلیم گردد. کلمات که در زمان شمارش به زبان می آورد اینگونه است:
اکلی، دُوکلی، چادو، چمبر، بی دُو امبر، حلقه، زنجیر، کُومه کوتاه، دَنَی دُونَی، تَرکش و بُرکش.
ویا:
اتل لیتل، پوتل لیتل، مانی یکه، پنجی شکه، ارفتق، درباغ برو، گل بچو، حاجی بچو، آزاد برو، هفتاد میخ آهنی، دُل دُل ده پای آدمی، ای شادی اسپاره ده کجا ایشتی؟، هر جا که جو گندم بود، ترکش و بورکش.
ویا :-
اکو، بکو، دُمبله کُو، سَیل غره، پتیر ماله، اَرا نیشته، مُورغو تینکه، سُوختی پُورتی، مو یا موی، ترکش و بُورکش.
2- مُونده بُغذک
این بازی یکی از بازیهای جذاب و دلچسب میباشد. یکی از امتیازات در بازی این است که با دو نفر هم میتوان بازی کرد. قواعد اش قرار ذیل میباشد:
شخص اول ناخن های دست اش را با دست دیگرش طوری می گیرد که بتواند نوک ناخنهای او را ببیند و آنرا با مهارت خاص جا بجا می کند. طوریکه فرد دومی نتواند ناخن وسطی اش را تشخیص دهد. اگر شخص دومی نتوانست ناخن وسطی شخص اولی را پیدا کند نوبت به شخص دومی داده میشود که نقش هر دو تبدیل و برعکس کار می کند.
اگر موفق شود که ناخن وسطی اش را پیدا کند در آن صورت ناخن اش را میگیرد و این سوال و جواب را شروع می کند.
- مونده بغذک مره کجا کدی؟
- کشتم خوردوم
- تلخ بود که شیرین؟
اگر شیرین گفت بازی تمام می شود. اگر تلخ گفت بازهم ادامه پیدا می کند.
- چند سیر نان پخته کنم؟
- دو سیرنان
بعد با دست مثل نان پزها به صورت اش می زند. می پرسد.
- چند سیر نمک طول کنم؟
- سه سیر
فرد دومی پشت سر شخص اولی قرار میگیرد و از گوشهایش سه بار به طرف بالا کش می کند. باز می پرسد.
- چند سیر نمک بساییم؟
- چهار سیر
باز با آرنج به فرق سر نفر اولی می مالد و ادامه می دهند.
- سر پیجی شی ره کجا کدی؟
- سر تاق ایشتم
- از طاق کجاشد؟
- پیشی (پشک) برد
- پیشی کجاشد؟
- شاخ درخت بالا شد
- درخت کجاشد؟
- درخت سوخت
- خاکسترش کجا شد؟
- بین آب رفت
- آب کجا شد؟
- آب به دریا رفت
- دریا کجاشد؟
- دریا غرق شد
با جمله ی اخیر بازی هم به پایان می رسد.

3- چمبک چیمقو

این اصطلاح درمالستان به(پنجاق) نیز اطلاق می شود که درمیان دختران عمومیت دارد و شکل بازی آن با پنجاق تفاوت ندارد. در این بازی تعدادی از دختران و یا پسران دور هم جمع میشوند و هر یک آن از پشت دست یکدیگر چیمقو (چندک) میگیرند و یکی از آنها که دستش در زیر همه دست ها قرار دارد میگوید:" اِی!"
نفر دیگر میگوید:" چیز کده؟"
- زنبور خیده!
- بال بله بالا بیا!
وقتی این کلمه را گفت دستش را بالاتر از همه دست ها قرار میدهد و بازی به همین قسم ادامه پیدا میکند.
4- خم کادو
خم کادو از بازیهای بسیار قدیمی است. قواعد این بازی طوری است که هرکس خاک نرمی را جمع میکند و به شکل خرمن گندم (شکل مخروطی) می دهند. بعد چند قطره آب بالای آن می پاشند و با دست روی آن می مالد و این جملات راتکرار می کنند.
خم کادو، بابا کادو، موی بورکو، آتیت آهو کُشتو رفته، آبی تو کالا ششتو رفته.
چون با مالیدن دست روی خاک خس وخاشاک پدیدار می گردد. می گویند که (موی بورکد). پدیدارشدن خس و خاشاک نشاندهنده پیروزی بوده اما اگر این اتفاق نه افتد یعنی (موی بورنکند) خاک جمع آوری شده (خم کادو) اش را خراب می کنند. صاحب همان خم کادو بازنده بحساب می رود.
5- تاولَی تاولَی( خرگوش)
این بازی را بزرگ سالان همراه اطفال انجام می دهند. هدف آن خنداندن اطفال می باشند. با انگشت شهادت اش درکف دست طفل می مالد و انگشتان اش را بترتیب قات میکنند و این جملات را تکرار می کنند. تَولی تَولی بنام تَولی، صد پیچه ده کام تَولی، تَولی اماد تَولی اماد، تَولی اینجی اماد زایید، اینجی باره خوره خشک کد، اینجی اماد پیله خوره سرخ کد، اینجی اماد دیروش گم کد، اینجی اماد چپلی خوره مونتی کد، اُهوی تَولی رفت تَولی رفت، تَولی از سگون تازی نترسید، تولی از اسپون تازی نترسید، تولی از تیاغ سر تیزک چیپو نترسید، اُو مردم تولی رفت تولی رفت، قیرون یک دشکه گوشت تولی، قیرون یک چمچه خون تولی.
وقتی این جملات تمام شد ناخنان طفل را قات میکند و ناخن خودش را بطرف قول طفل در حرکت می آورد و طفل را قتقتک می دهند و بازی تمام می شود.
6- پیش کِت کِت
بازی دلچسب و پر طرفدار دربین اطفال می باشد. این بازی در بین دو نفر قابل اجراست. شخص اولی هر دو دست اش را روی چشم هایش می گیرد و شخص دومی با دو ناخن اش می زند. بقیه ناخن هایش راجمع گرفته فقط دوناخن اش را راست و به طرف شخص اول می گیرد. این روال تازمانی ادامه پیدامی کند که شخص اولی بتواند عین ناخنهای که شخص دوم به طرف اش میگیرد او نیز بطرف او بگیرد. در این صورت نقش بدل می شود. بازی پایانی ندارد و به همین شکل ادامه دارد.
7- گیرو پیتو
گیرو پیتو در شَوشَی (شب نشینی) ها بشتر بازی میشود. کسانیکه در داخل اطاق می باشند به دو گروپ تقسیم میشوند. بعد با شمردن یک دو وسه بازی را آغاز می کنند. هر گروپ تلاش می کند که اعضای گروپ دیگر را به طرف گروپ خودشان بکشند. چون کف خانه به دو قسمت تقسیم می شود که نصف آن از یک گروپ و نصف دیگرش از گروپ مقابل می باشد. هرگاه بتوانند اعضای گروپ مقابل را از خط وسط به طرف خودشان بکشند آن فرد نیز هم گروه شان می شود. تا زمانی بازی ادامه پیدا میکند که همه اعضای یک گروپ به طرف دیگر کشانیده شوند.
8- جیژ
این بازی نیز درخانه اجرا می شود. کسانیکه در بازی شامل است به یک طرف خانه صف می کشند. بعد بازی اینگونه شروع می شود. شخص اولی با بازویش شخص دومی و دومی سومی ... بالاخره تا آخر همدیگر را می زنند. هرگاه کسی با بازویش شخص بعدی را نزند. می گویند که چیژ بند شده است. تا زمانی که آزاد نشود آنرا می زنند.
9- کاکی پیرگ
شب نشینی ازجمله شب های خوشی است. در این شب هرکس هنر از خود نشان می دهند که مردم بخندد. کسانی هم کاکی پیرگ را اجرا می کنند. کسانی که بشتر کارهای کمیدی را انجام می دهند این کارهم به آنها تعلق می گیرد. اینکه از چی زمانی این مردم به این نمایشنامه ها دسترسی داشته تحقیق بیشتر میخواهد. بهر صورت دو سه نفر بدون آگاهی از دیگران بیرون میشوند و لباس های کهنه ی را می پوشند و نقاب که از پوست گوسفند ساخته می شود و چهره ی پیر مردی را نشان می دهد به روی شان می بندند. عصای هم در دست میگیرد و دستاری هم درسر می پیچند و وارد خانه می شوند. غزل می خوانند و می رقصند وکارهای مضحک و خنده آوری را انجام می دهند. اکثراً دو نفر این کار را انجام میدهند. یک شان دروازه را میگیرد و از خارج شدن افراد جلوگیری میکنند. اما نفر بعدی از یک طرف پیش تک تک افراد می نشیند و به بهانه های مختلف پول مطالبه می کنند. هرگاه از دادن پول انکارکنند با عصایش او را می زند تا اندک پول به او بدهد. کاکی پیرک بیشتر نزد پدر، ماما و یکی از نزدیکان طفل نوزاد میروند و از طریق هنر خود مقدار پول را کمایی میکنند. اقارب نوزاد قبل از دادن پول، کاکی پیرک را به اداهای مضحک آور و گاهی به خنده و گریه و ... وادار میکند که باعث خوشحالی همه مهمانان میگردد.
10- آجی پیرک
زنان نیز در چنین محافل که شب بخصوص را به آنها واگذار میگردد آجی پیرک درست میکنند که همانند کاکی پیرک به تمثیل های مضحک آور، عواطف و احساسات زنانه گی را در میان زنان به نمایش میگذارند. این مسئله دید مرد هزاره را نسبت به زنان بعنوان عضو پیکر جامعه در سازندگی و بالنده گی خانواده ارزش قایل اند، می رساند و کدام قید شرط که منجر به پایمال حقوق آنها گردد وجود ندارد. در همین بازی بعضی اوقات زنان در چهره مردانه ظاهر میگردد یعنی یکی از زنان آجی پیرک و دیگری کاکی پیرک به تمثیل می پردازند. یکی از نکته های جالبی که در این جا وجود دارد هنر نمایی زنان در نقش مردان کاری است خلاقانه که چگونگی برخورد مردان را با همسران شان را به نمایش می آورند. آجی پیرک و کاکی پیرک آنچه را که در بین زن و شوهر باعث بروز مشکلات خانواده گی میگردد همراه با راه حل های آن با اداهای طنز آمیز به نمایش میگذارند. این مسئله از یکسو توانایی زنان را در هنر به اثبات میرساند و از سوی هم سهم آنان را دوشادوش مردان در همه ابعاد زندگی زیدخل میداند.
11- چیپو ( نقش چوپان)
نقش چوپان را بیشتر خانم های خانه در چنین محافل بازی میکنند. زنان هنرمند مالستان دستار کلان را در سر میپیچاند و عصایی را در دست میگیرد و تبرق نان اش را به گردن آویزان میکند و کمرش را با دستار دیگری می پیچاند، وقتی آماده گردید وارد خانه میشود، و آهنگ های دلنشین صحرایی (دوبیتی های فلکلوریک هزاره گی که از دل گوینده آن با احساسات درونی اش سروده میشود) را دکلمه میکند. بعد بالای بستره و یا جای بلند تر از دیگران همانند چوپان ها که بالای سنگ های بلند می نشیند و تک تک گوسفندانش را از پرده چشمانش میگذراند که طعمه گرگ نگردد. آنگاه با صدای چوپانی( آریو! آریو!) حاضرین در مجلس را مخاطب قرار میدهد و بازهم دوبیتی های عاشقانه ناب هزاه گی را میخواند. آنگاه از جایش بلند میشود و دختران را که با ایشان شوخی دارد، مثل که چوپان بزهای شوخ و سرکش اش را میزند او نیز با عصایش میزند و اداهای قهر آمیز چوپان را به نمایش میگذارد. بعد عصای خود را بالای شانه هایش قرار میدهد و هر دو دست اش به آن آویزان میکند و گوشه های خانه قدم میزند و دوبیتی های هزاره گی را دکلمه میکند.
12- اَیُّو
در این بازی دو نفر و یا دو گروپ وارد میدان میشوند. بعد با دستمال یکی از پای شان را طوری می بندند که فقط با یک پا حرکت کنند. بعد به طرف همدیگر میدوند و با بازوی شان همدیگر را میزنند و میگویند اَیُّو. بعد پس میروند و دوباره این کار را انجام میدهند. هرکس که به هر دلیلی روی زمین افتید بازنده ی بازی می باشد. از سوی هم افراد هر گروپ که زود تر به زمین افتاد بازنده میدان خواهد بود.
13- کچه رَورَو
بازی مشکل اما دلچسپ است. این بازی نیز بیشتر در شَوشِی ها ( جشن برای تولد نوزاد) بازی میگردد. ابتدا به دو گروپ چهار پنج نفری تقسیم میشوند. یک گروپ پنج و گروپ بعدی گنج را می گیرند. پنج بدین مفهوم که پنج نمره دارد و گنج مهره را که در زیر کاسه و یا کوله که تعداد شان به پنج و شش دانه میرسد میگذارد. بازی همین گونه آغازمی شود. گروهی که پنج را گرفته به این معنی است که نوبت را دربدل پنج نمره به گروه بعدی واگذار کرده است. اما گروه بعدی که نوبت دار است یک دانه یا مهره را میگیرد و در زیر یکی از پنج کلاه بطور پنهان می گذارد. این کار را طوری انجام می دهند که گروه بعدی نتوانند تشخیص کنند که مهره زیر کدام کلاه گذاشته اند. گروه که پنج را گرفته است باید با یک انتخاب چهارمغز یا مهره را پیدا کنند. اگر نتوانند پیدا کنند یک شماره به نفع گروهی است که گنج را گرفته بودند. تا زمانی که گروه پنج آنرا پیدا نتواند گروه گنج نمره میگرد. اگر پیدا توانست در آن صورت نوبت به گروه پنج میرسد که مهره را در زیر کلاه پنهان کند و نمره اخذ نماید تا اینکه عدد تعیین شده را پوره کنند بازی نیز به پایان میرسد.
14- سه سه غولکوی
سه سه غولکوی توسط سه دانه شیغی اجرا میگردد. در این بازی تعداد افراد مشخص نیست چون بصورت فردی شرکت میکنند. در این بازی دختر و پسر میتوانند شامل شوند. ابتدا باید سه دانه شیغی را آماده نمایند و بعد عدد را برای پوره کردن آن مشخص میکنند. بعداً طور نوبتی به انداختن شیغی میکنند. هر فرد مکلف اند در اول بازی باید هر سه شیغی را یکرنگ بنشانند، نشستن شیغی بصورت یک شکلی کمی نادر به نذر میرسد. (شیغی چهار رو دارد که یکطرف آنرا خر، دیگرش را اسب، چیک و پوک میگویند.) وقتی همه شیغی ها بصورت پوگ و یا چیگ در آمدند، آنگاه حساب کردن را شروع میکنند. در اینصورت سه نمره میگیرد. و دوباره شیغی ها را بالا می اندازه اگر بازهم هر سه شیغی هم شکل نشستند باز هم سه نمره دیگر حساب میکنند و اگر با شکل های مختلف نشستن در قدم اول با اسب چیگ را میزند و با خر پوگ را میزنند. در اینصورت باز هم سه نمره میگیرد. زدن شیغی توسط دو انگشت شصت و یکی از انگشتان دیگر در روی زمین صورت میگیرد. اگر شیغی زدن اش به خطا رفت نوبت به شخص بعدی واگذار میگردد. اگر شیغی مورد نظر را خواست بزند ولی به او نخورد اشتباهاً به دیگرش اصابت کرد در اینصورت همه نمره اش از بین میرود مجبور میشود که از اول و یا از سه نمره شروع کند. وقتی یک از اشخاص عدد تعیین شده را پوره میکند نظر به قرارداد، یکبار یا دوبار و یا سه بار دیگر در اخیر بازی باید بازهم شیغی ها را بی اندازد تا هم شکل شوند. آنگاه بازی خاتمه می یابد. شخص اول که عدد معیین را پوره میکند، در آنصورت به پشت اشخاص بازنده با مشت میزند و شیغی ها را در زمین می اندازد. اگر سه دانه شیغی به شکل های، دو تای آن پوک و یک آن چیگ بر آمد، تا وقتی به پشت اش میزند که شخص بازند شیغی ها را باندازد و به همان شکل درآید و از شر زدن اش خلاص میگردد.
15- پادشاه دوزک
بازی پادشاه دوزک بدو گونه صورت میگیرد و قواعد آن تفاوت چندان ندارد. نوع اول آن با شیغی( بجول، همان استخوان که در قسمت زانوی عقب پای گوسفند میباشد) بازی میگردد، که شیغی چهار رو دارد: اسب( پادشاه)، خر( وزیر) ، پوک( عسکر) و چیگ ( دزد) میباشد. در این بازی تعداد کثیری از افراد میتوانند شرکت کنند بعداً بصورت نوبتی از یک طرف انداختن شیغی به زمین آغاز میگردد. هر کدام که اسب نشاند پادشاه میگردد، خر نشاد وزیر، و پوک نشاند عسکر و چیگ نشاند دزد میگردد. انداختن شیغی تا زمانی ادامه میدهند که نوبت به آخرین نفر برسد و در ختم بازی هر کسیکه پادشاه شده بود دستور شلاق را بالای دزد صادر میکند و عسکر آنرا به اجرا میگذارد و به هر اندازه که پادشاه بخواهد میتواند بزند. البته زدن به مفهوم واقعی آن اجرا نمی گردد فقط تنبه و نمایشی از واقعیت میباشد.
نوع دوم آن بازی با قطه( پاستور) میباشد. طوریکه همه افراد دور هم جمع میگردند. یکی از آنها قطه را تقسیم میکنند. بعد نفر اولی یکدانه قطه خود را به میدان می اندازد. شخص دوم یک پر خود را میبیند. اگر از همان قوم بود بالایش میگذارد اگر نبود جدا از پر های دیگرش نگهمیدارد. همه افراد به همین شیوه پیش می روند و تلاش میکنند که پرهای شان را از دست شان به میدان بگذارند. کسیکه هر چی زود تر پرهایش تمام شد پادشاه و بترتیب وزیر و عسکر میگردند و از سوی هم هر کسی که آخرین نفر باقی ماند دزد و بقیه نیز عکسر میگردند. در این بازی شخص که پادشاه میگردد در سطح بلند تر از دیگران جایگاه را برایش ترتیب میدهند و وزیر در کنارش می نشیند و عسکر بطور آماده باش شمشیر را بدست میگیرد و منتظر امر پادشاه میباشد. پادشاه دستار بلند را در سر می پیچاند و چپن شال برگ را به تن میکند و با غرور شاهانه از جایش بلند میشود و اداهای شاه عادل و با وقار را تمثیل میکند و از عدالت اش در مقابل دزدان بی رحم که منجر به غارت و چپاول مال و اموال مردم میگردد پرده بر میدارد و از تطبیق قوانین بطور یکسان در جامعه و مردم اش با سخنان زیبا و متین گوش زد میکند. بعد از ختم سخنانش به وزیر اش دستور شلاق بر دزد را صادر میکند و وزیر امر شلاق زدن دزد را به عسکر واگذار میکند. عسکر دزدان را در محضر عام شلاق میزند تا اندرز باشد برای سایر مردم.
16- قطه بازی
قطه بازی در مالستان رواج چشمگیر دارد. این بازی نیز همانند اکثر بازی کدام شرط خاص را در میان ندارد فقط با گذشتاندن اوقات خوش مصروف بازی میگردند. در قطه بازی از همان پر های؛ قره، پشه، خشت و لال استفاده میگردد.
17- کورمشت
کور مشت با دو نفر بازی می شود که اطفال بشتر به آن می پردازند. شخص اولی چند مهره را در دست اش می گیرد و از شخص دومی می پرسد. که طاق است یا که جفت اگر بتواند درست حدس بزند تمام مهره ها از او است. اگر نتواند درست بگوید باید به همان تعداد مهره بپردازد.
18- مچ اندازی
این بازی هم در داخل و هم در بیرون خانه قابل اجراست. طوریکه دو نفر با هم مچ می گیرند. هر کدام تلاش می کند مچ طرف مقابل را بزمین بخواباند. اما این کار مشکل است تنها کسی موفق خواهد شد که از قدرت و توانایی عالی برخوردار باشد. اکثراً به خاطر سر گرمی مچ میگیرند. اما گاهی شرط بندی را نیز به همراه دارد.
19- کی زد
بازی کی زد نیز بیشتر در شوشی ها هنگامیکه تعداد زیاد از پسرها گرد هم می آیند صورت میگیرد. این بازی بیشتر با کسانی بازی میگردد که آگاهی از قوانین بازی نداشته باشد. طوریکه سه نفر در یک طرف و سه نفر دیگر در طرف مقابل می نشینند و بصورت نوبتی گروپ اول سر های گروپ دوم را در پیش خود طوری میگیرند که دیده یا شنیده نتوانند. بعداً گروپ اول به پشت آنها با مشت میزند، بعد سر آنها را رها میکنند. اگر گروپ دوم شخص را که آنها را زده است پیدا کند نوبت به گروپ دوم میرسد که گروپ اول را بزنند. جالب ترین نکته در اینجا میباشد که یکی از گروپ ها با گروپ مقابل بستگی مخفیانه می بندند. طوریکه نفر وسطی گروپ از وسط هر دو نفر هم گروپی خود بر میخیزد و با هردو دست خود هم گروپی خودش را میزند. وقتی سر آنها را رها کرد آن دو نفر بی خبر از آن فکر میکنند که گروپ جانب مقابل آنها را زده اند، هر قدر قسم بخورند که شما زده اید میگویند ما نزده ایم یعنی پیدا نمی توانند. این بازی تا وقتی ادامه پیدا میکنند که هم گروپی هایش از آن اطلاع حاصل کنند.
20- خرپُوشتَک
خرپوشتک نیز یکی از بازی های بومی مردم مالستان میباشد که از زمانه های بسیار دور رواج داشته و تا به امروز رسیده است. این بازی بیشتر در شوشی ها انجام میگیرد. طوریکه تعداد از افراد بصورت دو گروپ مساوی تقسیم میگردند و اینکه کدام یک در قدم اول سوار شوند باید از مرحله پای گذاشتن بگذرند. در پای گذاشتن باید شخص کلان از هر دو تیم شروع کنند که این دو نفر به فاصله تقریبا یک و نیم متر از همدیگر فاصله میگیرند و پایش را پیش پای دیگرش میگذاد و میشمارد:
- از مه یک
- از مه هم یک
- از مه دو
- ازمه هم دو
تا اینکه به چهار یا بیشتر از آن برسد و هر یک از پاهای شان بالای دیگری سوار شد یعنی از بالای پای جانب مقابل رد شد او حق سوار شدن نوبت را دارد. بعد تیم بازنده مجبور اند که پشت سر هم طوری قرار گیرند که تیم دوم بتوانند با جمپ زدن بالای آنها سوار شوند. وقتی همه افراد یک تیم بالای تیم دیگر سوار شد یکی از آنها با یک نفس فرضاً تا عدد چهل می شمارد. اگر نفسش قطع شد امتیاز سوار شدن را از دست میدهد. اگر توانست بشمارد بعداً میگوید:
- چپ یا راست؟
- نصف تان چپ نصف تان راست
بعد نصف آنها با پای چپ و نصف دیگر آنها با پای های راست شان تا نقط اولی که ایستاد بودند می روند. اگر در همین هنگام نتواند راه برود یعنی پای دیگرش به زمین بخورد ویا در هنگام پایین شدن از پشت تیم اولی پایش به زمین بخورد نیز بازنده میباشد و مجبورند که تیم دوم بر آنها سوار شوند.
21- آسیاب بازی
آسیاب بازی نیز در شوشی ها معول میباشد. در شوشی ها صاحب خانه گندم بریان را برای مهمانان آماده میکنند. وقتی گندم بریان تقسیم شد تعدادی از افراد دور هم طوری قرار میگیرند که شکل دایروی را بخود بگیرد و پاهای شانرا دراز میکنند که مرکز دایره را تشکیل میدهد. بعداً یک نفر پاهایش را در مرکز دایره قرار میدهد و دیگران توسط دستان شان آن شخص را میچرخاند و نفر دیگر در بالا گندم را در میان کلاه می ریزاند و کم کم توسط کلاه در دهن شخصی که میچرخد می ریزاند. و بازی به همین شکل ادامه پیدا میکند.
22- کشتی بازی
کشتی بازی یا پهلوانی در میان مردم مالستان از رونق خوبی برخوردار میباشد. کشتی گیری هم در خانه و هم در بیرون از خانه انجام میگیرد. در کشتی بازی همه تلاش میکنند که شخص مقابل را به زمین بزند و شخصی که در میان هم سن شان همه را به زمین بزند نام او را پالو (پهلوان) می گذارند.
23- دیغونک
دیغونک نیز در شب های خوشی بازی میگردد. طوریکه دو شخص تنو مند دو نفر دیگر را در پشت اش بسته میکنند و آنگاه همانند دهقانان برای آبیاری کردن زمین خود به جنگ و دعوا بر میخیزند. دیغو یا دهقانان با بیل دست داشته خویش به پشت یکدیگر میزنند و بیل ها به پشت شخص که در پشت دیغو بسته است میخورد در همین هنگام غوغا هیاهوی زیادی بر پا میگردد و خنده های بلند بلند را سر میدهند. در این بازی کسانی که از قانون آن با خبر نیست به پشت دیغو بسته میشود که با رضایت خودش میباشد. این بازی تا وقتی ادامه می یابد که دو شخص بسته شده از غرور خود پشیمان شود. در این بازی بیشتر کم حوصله گی دهقانان که منجر به زد و خورد میان شان میگردد همراه با حرکات و سخن های مضحک آور به رخ شان میکشند که خنده های زهر آگین را برای دهقانان همراه است. هنرمندان سعی می ورزند تا خلاها و نواقص که دهقانان بدان مبتلا اند با طرحهای منطقی آن به گوش دهقانان برسانند. هنر نمایی های این هنرمندان که در ابعاد مختلف به رفتار و برداشت های اجتماعی می پردازند از اهمیت خاص بر خوردار میباشد. بازی دیغونک که تو ام با طنز های سازنده همراه است زمانه های دور و دراز را در نوردیده و با چهره خندان با قوت خود باقی است.
24- چوچه ملنگ گوش استا پتیر گوش
چوچه ملنگ گوش در میان پسر ها معمول است که در شوشی ها و یا کدام مراسم خوشی دیگری بازی میگردد. این بازی فقط در میان دو نفر قابل اجرا میباشد. این دو نفر طوری باهم قرار میگیرند که پاهای هردو در زیر کونی یکدیگر قرار گیرد و و از زانو های یکدیگر تکیه میکنند و به نوبت یکی پایین میشود و دیگری بالا، شخصی که در اول بالا میشود میگوید:" چوچه ملنگ گوش." وقتی نفر دوم بالا میشود میگوید:" استا پتیر گوش." به همین قسم بازی را ادامه میدهند.
25- تاوَر تیشَه
این بازی نیز در میان پسر ها قابل اجرا میباشد. در این بازی دو نفر پشت در پشت قرار میگیرند و آرنج خود را با همدیگر گره میزنند و بترتیب یکی به پشت دیگر بالا میشوند و یکی شان میگوید تاور و دیگرش میگوید تیشه.
26- کشتی امریکای
کشتی امریکای نیز در میان پسران معمول میباشد. در این بازی نیز دو نفر هم سن و هم وزن پهلوی هم خلاف جهت همدیگر میخوابند و دستان شانرا از قسمت آرنج شان گره میزنند. بعد هر دو شخص پاهای راست شانرا بالا می آورند. وقتی به همدیگر رسیدند هر دو تلاش میکنند که نفر مقابل را به سمت پاهای خود با سر آن بزند. هر کدام شان که قدرت و توانایی بیشتر داشت و از تکنیک های لازم برخوردار بود میتواند این عمل را انجام دهد و شخص برنده هم همان شخص خواهد بود.
27- قصابی
قصابی نیز در شب های شَوشَی ویا شب های دیگری خوشی صورت میگیرد. در این بازی خورد وکلان میتوانند شرکت کنند. وقتی تعداد افراد بشکل حلقوی نشستند، یک شخص که قصاب میباشد میگوید:" خوب برادرا! مه گاو خوده کشتم اینالی کی ده گوشت شی شریک موشه؟"
هر کسی که علاقمند در بازی را داشت شرکت میکنند. بیشتر اوقات خود قصاب شاخ گاو را میگیرد. دیگران به همین قسم یکی دم، خایه، گوش و غیره قسمت های گاو را میگیرند. بعد قصاب میگوید:" یک نفر ده تای شاخ مه زد دل مه غرق، غرق شد!"
این جملات را باید همه تکرار نمایند، اگر تکرار نکرد او را میزنند ویا از بازی اخراج میکنند. بعد به ترتیب شروع میکنند:" یک نفر ده تای دم مه زد دل مه غرق، غرق شد!" گفتن این جملات همه را به خنده وا میدارد. به همین شکل نفر دیگر میگوید:" یک نفر ده تایی خایه مه زد، دل مه غرق، غرق شد!"
به همین ترتیب همه شرکت کننده گان در قصابی مجبور اند که جملات را تکرار کنند.
28- بیری بیری ( عروس بازی)
بازی بیری در میان دختران مروج میباشد. در این بازی دختران تمام رسوم های که در محفل عروسی مروج میباشد مد نظر میگیرند. ابتدا هر دختر یک چوب خورد را آماده میکنند و قسمت سر آنرا مقدار تار سیاه می پیچاند و قسمت چشم، بینی و دهن اش را با تار می دوزند. لباس خورد را برایش می دوزند و آنرا به تن اش میبوشانند بعد مقدار تکه های دیگر را بعنوان لباسهای اضافی عروس مد نظر میگیرند. وقتی اسباب اش ترتیب و منظم گردید در یک گوشه خانه ویا بیرون از خانه جای مشخص را بشکل خانه درست میکنند و بعد تمام مراسم که در هنگام عروسی مروج میباشد با همدیگر شروع به بازی میکنند. این بازی بصورت عاطفی در میان دختران که بیشتر با آن سرو کار دارند بازی میگردد در این بازی شکل داماد را نیز درست میکنند و در پهلوی عروس می نشانند و بدور آن بوفی میزنند.
29- کور آجه
بازی کور آجه بیشتر در میان دختران مروج میباشد. وقتی دختران در کنار هم جمع می شوند یکی را از میان خود چشمان اش را میبندد و دیگران از چهار طرف صدا میزنند؛ کور آجه، کورآجه! و کور آجه با چشمان بسته بطرف آنها میدود اگر دستش به یکی از آنها اصابت کرد باید همان نفر چشمانش بسته شود. به همین قسم نوبت به نفر بعدی میرسد.
30- پوف فی
بازی پوفی نیز در میان دختران مروج میباشد. این بازی بیشتر در شَوشَی و یا در مراسم های خوشی دیگر اجرا میگردد. دختران به نوبت از جای خود بلند میشوند و با لبان خود صدای مثل ساز را به صدا در می آورند. و با دستان خود از گوشه لاته خود میگیرند و همانند رقص به بازی میپردازند. در زمانه های قدیم هنگامیکه عروس را می آوردند، برای پذیرای او دختران پوف فی میزدند و تا هنگام پایین شدن از اسب عروس را همراهی میکردند.

نویسنده: حیات الله مهریار 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر