۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

مخته «باتور بچه»های هزاره



اين كهن سروده‌هاي مانا، از نظر محتوايي دو وجه ممتاز و برجسته دارند: يكي وجه حماسي و ديگري وجه تراژدي آن. خواننده‌اي اين مخته‌ها به خوبي وجود اين دو موضوع محتوايي را در اين سوگسروده‌ها در مي‌يابد. در قدم نخست خواننده‌اي مخته‌ها با رگه‌هاي بسيار زنده و جهنده‌اي از حماسه برخورد مي‌كند كه با توجه به خواستگاه اجتماعي اين آيين، چندان دور از انتظار نيست. مناطق مركزي يا هزارستان
 به ويژه غزني كه مخته‌ها عبور و ظهورشان از آنجاست نقطه داغ حوادث و بلايايي چند سدة اخير بوده است. در گذر اين طوفان‌‌ها بوده كه زندگي اين مردم رنگ حماسي به خود گرفته و دفاع جزئي از زندگي آنان شده است. از طرف ديگر خاستگاه و رستنگاه اصلي مخته‌ها، دفاع و انتقام جويي است كه بار تراژيك به آن بخشيده است.
قهرمانان مخته‌ها، مردان پاكدامن و صلح طلب با زمانه و محيطي كه در آن مي‌زيد و يا زمانة خون، جنگ و فريب‌كاري نا همخوانند، لذا با پليدي‌ها و بي‌عدالتي‌ها در مي‌افتند و با خون خود راه نابودي ناهمخواني‌ها را مي‌گشايند. اگرچند فرجام غم‌‌انگيز آنها تنها سرنوشت محتومي است كه همه جا به دنبال آنهاست. مخته‌هايي هزاره‌هاي غزنين كه از چنين خاستگاه برخاسته‌اند، نخستين سروده‌اي زنان بداهه‌گوي هزارگي و هزاره‌هاي غزني است كه بر اساس ساختارهاي قومي – ملي تلطيف نيافته و اغلب ملموس است كه گاه خشن و نازيباست. در اين گونه‌اي ادبي به انتقال مفهوم بيش از چگونگي بيان وصنايع ادبي اهميت داده مي‌شود.

فقير زوار:
فقير زوار مرد شكاري و جنگجو از قريه اوت‌ قول – انگوري، جاغوري بود. او سال‌هاي سال عليه بي‌عدالتي حاكميت‌هاي محلي مبارزه كرد. سرانجام در جنگ بين مردم هزاره و دشمنان محلي آنان در انگوري – گوار، تير خورد و به شهادت رسيد. دخترش كه رشادت را از پدر و دانش مخته‌سرايي را از مادرش آموخته بود، بر جنازه او اين مخته را سرود:
فقير زوار، زوارِ مو
مرد ميدو، سردارِ مو
آتَي زوار، بيرار مو
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
از انگوري، گوار رفته
ده جنگ ناگوار رفته
همراي چند بيرار رفته
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
دشمون‌شي، خيل دَ خيل اَمده
دشمون ‌شي، مثل سيل امده
يك عده شي، قد بيل امده
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
فقير زوار ميدو رفته
ده جنگ دشمنو رفته
دشمون آزرگو رفته
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
كوه گوار بالا رفته
ازي آغيل سالا رفته
دشمون شي بي كالا رفته
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
تفنگ خوره چالان كده
دشمون خو تيرباران كده
دشمون خو پريشان كده
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
ناوه بلي گلزار كده
رسته بلي، بازار كده
مرگ خوده اقرار كده
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
قريه ره چراغان كده
مردم ره گل افشان كده
قوماره، غزل خوان كده
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو
وطن ره گلستو كده
رسنه ره بيابو كده
دشمو ره سر گردو كده
ديده فقير زوار مو، آتي فقير زوار مو


نویسنده:  دکتر حفیظ الله شریعتی ( سحر ) این مطلب از صفحه فیسبوک شخصی دکتر حفیظ الله شریعتی (سحر) گرفته شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر