۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

سالگرد عروج ملکوتی رهبرشهید...


هجدهمین سالگرد رهبر شهید و یاران با وفایش را گرامی میداریم
حیات الله مهریار: بیست دوم حوت نزدیک است و آنروزیکه آسمان فضایش خون آلود گشت و پدر میلیون ها انسان آزاده را جلادان تاریخ گرفت. آن متعصبان و کوردلان و جنایت کاران چنان تصور میکردند که با قطع کردن سر رهبر شان درخت نو شگوفته ای عدالت خواهد خشکید و دیگر نام نشانی از او و نسل او باقی نخواهد ماند. آنان چنان تصور میکردند که کاری ناتمام عبدالرحمن را تمام کند و بر موجودیت میلیون ها انسان آزاده خط بطلان بکشد. در ظاهر امر خودشان را پیروز و فاتح بر این آیده شان میدانستند ولی بی از آنکه ریشه درخت عدالت که با قوت خود باقی و شگوفان گردید. آن جاهلان از آن جهت مشت بر سینه می زدند که دیگر رهبر و پدری که بتواند مردم اش را راهنمایی کند وجود ندارد و همه دار ندار این ملت آزاده را گرفته است. ولی بی خبر از آنکه آزاده گی و عدالت در رگ ها و شریان های این مردم تزریق گردیده است و پدر آنچنان کاری پخته و اساسی را بنیان نهاده است که هر روز با تولد شدن یک نوزاد روح بابه همراه او و همدم با او بزرگ میشود.

یکی از اثار استاد سلمانعلی ارزگانی 
بیست دوم حوت روز عروج ملکوتی بابه بزرگ است که قرار است روز جمعه 11 حوت سال روان در مصلی بزرگ رهبر شهید از سالگرد شان محفل با شکوهی برگزار گردد. نمیدانم امسال چرا دلم زیاد علاقمند اشتراک به آنجا را ندارد؟ دقیقا یادم است سال پار وقتی سخن از برگزاری سالگرد رهبر شهید به میان می آمد فضای انترنت و خصوصا صفحه مجازی فیس بوک از روز برگزاری سالگیرد پور بود و من هم نهایت تلاش میکردم تا در میان توده ای مردم از ایشان سخن گفته و آنان را وادار کنم تا برای عهد پیمان با رهبر به مصلی شرف حضور بیابند. ولی امسال تا حال در این فکر نبوده ام و حتا دوستان نزدیکی که از این برگزاری سالگرد بابه خبری ندارند تا حال در میان نگذاشته ام. وقتی به خود فکر میکنم دو موضوع ذهنم را مشغول میکند که نتوانسته ام حد اقل کاری را برای بابه و مردم ام انجام بدهم. این دو موضع از زمانی برایم پیش آمد که در صفحه فیس از برگزاری محافل جدا گانه ای را نشر کردند. اول اینکه یکی از دوستان نامه استاد محقق را به خاطر بزرگداشت از سالروز شهید وحدت ملی استاد مزاری برای برگزاری هر چه با شکوهتر آن به کمیته یی برگزاری سالگرد رهبر شهید نوشته بود و از آنان خواسته بود تا با معاون ریس جمهور استاد خلیلی و سایر احزاب مشورت صورت گیرد.

 از سوی هم، چنانیکه دوستان در صفحه ایی فیس بوک نشر کردند از عدم توافق استاد خلیلی مبنی بر برگزاری محافل بصورت یکجا همانند سال پیش خبر دادند. صحت و سقم این موضوع از چند دوست نیز استجواب کردم و آنان نیز تایید کردن و اضافه نمودند که به گفته کرزی که تیمی آقای خلیلی است باید جدا گانه از تیم جبه ملی که استاد محقق عضو آن است گرفته شود و این دوستان از چنین موضوعی نیز ابراز تاسف کردند. در حقیقت این مسئله باعث میشود تا دو دستگی در میان مردم بوجود بیاید که در عرصه سیاست با وجود مشکلات روز افزونی که مردم ما دامنگیر آن است بیش تر از همه ضربه سنگینی را وارد سازد. در حالیکه در این مرحله حساس که مردم ما با انواع مشکلات چی در داخل و چی در خارج از کشور با آن دست و پنجه نرم میکنند ضربه مهلکی از طرف رهبران ما زده میشود که خود تیشه به ریشه زدن را به نمایش میگذارد. برگزار کردن سالگرد رهبر شهید بصورت جدا گانه در حقیقت بازی کردن با سرنوشت مردم و ارزش قایل نشدن به آرمانهای بابه بزرگ است که از طرف رهبران ما ایجاد میگردد. من مطمئنم که اگر این مسئله واقعیت داشته باشد بطور قاطع گفته میتوانم که روح رهبر بزرگ ناراحت و کاسه لیسان و غم بدوشان هم جایگاهی در میان نخواهد داشت و دیگر رهبری که بتوان به او اعتماد کرد وجود نخواهد داشت، چون با استفاده از نام بابه بزرگ و نداشتن انگیزه رهبریت در میان رهبران و به بازی گرفتن آن خود عملی است بس شرم آور. همین مسئله بنده را که اندک درکی از بابه بزرگ دارم ذهنم همواره مشغول نگهداشته و اینکه کاری کرده نمیتوانم از خودم متنفرم.

پوستر: سایت خبری و تحلیلی غرجستان
دوما دلیل که علاقه ای برایم تا حال پیش نیامده فاصله ای حدود بیست روز تا روز بزرگداشت از سالگرد رهبر شهید میباشد. بهتر آن است که تا رسیدن به آن روز در بعد های مختلف شخصیتی رهبر شهید کار صورت میگرفت. شاید سایر افراد جامعه که آشنایی نسبی از رهبریت و شخصیت بابه بزرگ دارد هم تا هنوز در فکر آن بوده باشد که برگزاری سالگرد رهبر را همان 22 حوت و یا نزدیک به همان روز باشد. نمیدانم دلیل اینکه 11 روز قبل از روز شهادت رهبر بزرگ سالگرد ایشان را برگزار کرده است را در چی میداند؟ اگر جمعه بعد را آقای خلیلی و حلقه بگوشان اش تایید کرده اند و حلقه ها احزاب های دیگر این روز را، نهایت جای تاسف است که چقدر سر نوشت مردم ما که با رهبر بزرگ پیوند نا گسستنی دارد به بازیچه گرفته میشود. همین امر باعث شده است که تا حال هیچ میلی برای اشتراک در سالگرد بابه بزرگ در ذهنم نیامده است

در هر صورت امروز ما نیاز به همپارچگی و همدستی در مسایل سیاسی و عدم سوی استفاده از نام رهبر بزرگ را داریم. متاسفانه چنانکه تصور میشود این مسئله که روح بابه شاد میشود و یا نفرت و انزجارش از رهبران که خود را جانشین آن میداند می آید برای آنان مهم نیست و آنچه که بیشتر برای رهبران کنونی با ارزش است قدرت نمایی است که دو تیم و یا سه تیم با سوی استفاده از نام بابه بزرگ سالگرد را بهانه قرار داده و مردم را نیز به بازی میگیرد. امیدوارم که تا روز برگزاری سالگرد رهبر شهید این مشکل از میان احزاب سیاسی برداشته و اصل وحدت و یکپارچگی مردم را مد نظر بگیرند و همان یک روز را به عنوان یاد بود و تجدید عهد پیمان با رهبر بزرگ گردهم آیند. در غیر آنصورت همه این احزاب به دست دیگران خواهد چرخید و خود شان نیز بازی چه و آله دست دیگران قرار خواهد گرفت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر