قوریخ در قول مکلی
قوریخ به معنی عام آن وضع یک سلسله قوانین و قیودات در
موضوع خاص میباشد. از این رو در قول مکلی میرآدینه بعد از انقلاب 1357 سربند کوه
های میرآدینه که با پشی و زردک متصل میباشد قوانین را وضع نمودند که بجز قول مکلی
از آن سر بند ها مناطق دیگر حق استفاده هیزوم را ندارد. چون قبل از آن مناطق چون
قول آدم، آبدانه و مناطق دیگر مالستان هیزوم شانرا از همین سر بند های میرآدینه که
متعلق به قول مکلی میگردید استفاده میکردند. در آن زمان کسانی که در مکلی زندگی
میکردند آنها هیزوم شانرا از منطقه خیخوجک که مربوط به علیاد پشی میگردید می
آوردند. وقتی مردم علیاد از آوردن هیزوم خیخوجک ممانعت کردند این راه را برای قول
مکلی باز کرد که از مناطق شان دیگران را ممانعت کنند. کوهای هموار و تپه های خاکه
که مربوطه به قول مکلی میگردد بستر مناسب برای رشد و نموی هیزوم و علف های چون کمی
و غیغو میباشد. این کوه ها در میان مردم تقسیم است و هرکس حق دارد که همان تقسیمی
خودشان را برای مهیا نمودن علف برای گوسفندان استفاده نمایند. تقسیمات کوه ها بر
اساس کدام معیار صورت نگرفته است بلکه هر آنکسی که از توان فزیکی و اجتماعی
برخوردار بوده اند به همان وسعت را بنام خودش کرده است. ولی برای استفاده از هیزوم
بصورت جمعی کار میگیرند. چون وقتی که از مناطق دیگر ممانعت به عمل آورد بصورت فردی
کار دشوار بود از همین رو بصورت دست جمعی موفق به اجرای این کار شدند. وقتی این
کار شان جامه عمل پوشید برای اولین بار سر میر را برگزیدند و معاش را نیز برایش
تعین کردند که از سرحدات و استفاده های بی موقع دیگر جا ها جلوگیری نماید. بدین
اساس در اولین جلسه قول مکلی، محترم حکیم که بعداً مشهور به حاکم سرمیر شد را
برگزیدند. حاکم سر میر موظف بود تا در جریان روز با دوربین دست داشته ای خویش تمام
مناطق را که مربوط به قول مکلی میگردید از چشم بگذراند و از استفاده های دیگران و
حتی خود مکلی جلوگیری می کرد. حاکم سر میر در فصل خزان وقتی که حاصلات زراعتی را
مردم میگرفتند، او مقدار معین گندم را از هر خانه که در لیست شامل بود جمع آوری
میکرد. برای اولین بار که در قول مکلی لیست برای کرایه سرمیر درج شد حدود 80 خانه
بود که هر خانه حق داشت که فقط در وقت معین یعنی در فصل خزان بنابر فیصله بزرگان
وقت آن تعیین میشد به مقدار معین هیزوم را بخانه شان می آوردند. هر قریه ای که
مسجد داشتند میتوانستند یک بار یا دو بار را برای مسجد شان ببرند. بار های هیزوم
وزن و یا مقدار معین نبود بلکه به هر پیمانه ای که خر ( مرکب) شخص توان انتقال
آنرا داشت یک بار حساب میگردید. قریه های مکلی برای کسانی خانه و زمین از خود شان
نداشتند و بطور همسایه در آنجا زندگی میکنند نیز به همان اندازه خودشان حق آوردن
هیزم را میدهند. در این سالهای اخیر به تعداد بیش از 250 خانه ثبت ملا بستی بوده و
در کرایه سر میر و آوردن هیزوم سهیم اند. در سالهای اخیر بنا بر خشک سالی های
متواتر هیزوم نیز کم گردیده است. در سالهای اول قوریخ هر خانه حق دوازده بار مرکب
را داشتند، ولی در سالهای اخیر این رقم به پنج بار تقلیل یافته است. در سالهای
قدیم همین کوه ها جنگل زار و دارای هیزوم فراوان بوده است. در آن وقت هر کس در هر
موقع سال که می خواستند هیزوم می آوردند، ولی در این سالها خصوصا بعد از آنکه سر
میر گرفتند محاسن سفیدان مکلی بعد از آنکه حاصلات خزانی را مردم جمع میکردند از هر
قریه به تعداد دو سه نفر نماینده تعیین میکردند و آن نماینده ها کوه ها را تقسیم
می نمودند و به همان اندازه که مشکلات مردم را مرفوع می نمود در بین قریه ها تقسیم
میکردند. بعد از آن در روز موعود تمام مردم از اول صبح در تپه مزار جمع میشدند و
حاکم سر میر که بعضی قوانین خاص را وضع نموده بود هر قریه را صدا میکرد و مردم بسوی
کوه ها برای هیزوم حرکت میکردند. کسیکه از قوانین موجود سر پیچی میکرد از آوردن
هیزوم محروم میشدند. به گفته محاسن سفیدان دوره که حاکم سرمیر مسئولیت داشت از
دوران طلایی قوریخ از لحاظ نظم و دسپلین به حساب می آید. حاکم سر میر بعد از آنکه
توسط مردم قول آدم لت و کوب شد دیگر توان اداره آنرا نداشت استعفا داد و بعد از آن
سر میرهای دیگری هر کدام به نوبه خود مسئولیت را به پیش بردند. از وقت که قول مکلی
قوریخ را وضع کردند قول های دیگر میرآدینه مثل قول آدم، آبدانه و گودال نیز چنین
قوانین را وضع نمودند و تا امروز هنوز هم ادامه دارد.
منبع: وبلاگ میرآدینه مالستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر